داستان موفقیت استارت آپ باسلام از زبان محمد رضا آقایا مدیرعامل این مجموعه در رویداد چامه:
-
سیر تحول در استارت آپ باسلام
استارت آپ باسلام یکی از استارت آپهای موفق ایرانی است که با هدف خرید و فروش صنایع دستی و خوراکیهای محلی ایجاد شده است اما علاوه بر خرید و فروش افراد زیادی در آن به گفت و گو و شرح وقایع زندگیشان میپردازند. باسلام را به عنوان یک استارتاپ موفق در روند شکل گیری و آزمون و خطاها و مواجه با بحران کرونا بررسی میکنیم. ایدهها و اتفاقاتی که توسط کاربران استارت آپ باسلام رخ میدهد، ایدههای اعضای تیم باسلام را تحت تاثیر قرار داده و حتی باسلام را تبدیل به چیزی فراتر از آنچه در ابتدا تصور میکردند، کرده است که آن را مجزه توزیع شدگی میدانند. با پیدا کردن ایده استارت آپی خوب و تغییر بیزینس مدل و وفق پذیری با شرایط، باسلام توانست موانع پیش رو را رد کرده و به نتایج خوبی برسد.
-
در استارت آپ باسلام چه اتفاقی میافتد؟
اعتراف میکنم در ابتدا وقتی که استارت آپ باسلام داشت راه میافتاد ما درکی از این بیزینس مدل نداشتیم، اینکه چطور کار میکند و در بحرانی مانند کرونا چطور خودش را تطبیق میدهد. استارت آپ باسلام یک پلتفرم اجتماعی است که آدمها در آن شروع به خرید و فروش، گفت و گو، شخصی سازی و کارهای دیگری میکنند و در بین تمام این فعالیتها کسب و کار هم انجام میشود. یکی از اتفاقات جالب باسلام این است که آدمها داستان خود را تعریف میکنند، از محیط و اقلیمشان و از آدمهایی که با آنها دوست هستند و کار میکنند، حرف میزنند، حتی عکس حیوانات محلی روستایشان را به اشتراک میگذراند.
در حال حاضر بیش از 36 هزار کسب و کار در استارت آپ باسلام فعالیت میکنند که آدمهای مختلفی از طیفهای مختلف هستند. یکی از اتفاقاتی که در باسلام میافتد، این است که مشتریها و خریدارها لزوما فقط یک خریدار یا فروشنده صرف نیستند و جریان سازی میکنند. مثلا خانم اقبالی یکی از کاربران باسلام به همره دوستانشان در دورچه اصفهان کسب و کاری راه انداختند که شاید کسی آن را جدی نگیرد، آنها گیوههای قدیمی را با طرحهای جدید طراحی میکنند و میفروشند.
هیچ محدودیتی در باسلام وجود ندارد
یک سیستم با نام هشتگ در با سلام وجود دارد که افراد در آن ترند سازی میکنند. مثلا هشتگ حمایت از محصولاتی که با بسته بندیهای سازگار با محیط زیست راه افتاد و باعث شکل گیری غرفههایی با هدف فروش زنبیل و… شد. شکل گیری کسب و کارهایی برای ارائه خدمت به کسب و کارهای دیگر، مانند تولید محتوای خوب، یکی دیگر از اتفاقات باسلام بود. یکسری از کسب و کارهایی موفق که لازم است به آنها اشاره کنم، آنهایی است که ما شاید اصلا آنها را کسب و کار ندانیم. مثلا یک نفر از چابهار صدف میفروشد و کسی از تهران صدفها را برای تابلوهای نقاشیاش خریداری میکند؛ شاید این را نتوان کسب و کار دانست اما این نوع ایدهها در باسلام هر روز رخ میدهد.
در استارت آپ با سلام هیچ نقطه مرکزی وجود ندارد، هر کسی از هر طریقی میتواند وارد با سلام شود؛ به عنوان خریدار، غرفهدار، یا به عنوان هیچی، یعنی کسی که هیچ ایدهای ندارد و در جست و جو در فضای باسلام و خواندن جریان آدمها و روایتهایشان یکدفعه نقطه عطف خودشان را پیدا میکنند. آقای عربلو یکی دیگر از کاربران باسلام است که بعد از اتمام تحصیلات و سربازی با یکی از دوستانشان در ابهر زنجان، ضایعات باغهای پدریشان را تبدیل به میوه خشک کردند و در حال حاضر یک کسب و کار موفق و سازگار با محیط زیست دارند.
-
مفهوم توزیع شدگی در استارت آپ باسلام
مفهوم توزیع شدگی چیزی است که ما هر روز با آن روبهرو میشویم و در پلتفرم از خیلی از آدمهایی که در با سلام کار میکنند عقبیم و حقیقتا گاهی خودمان هم گیج میشویم که باسلام به چه سمتی حرکت میکند. ما در هنگام شروع نگاه تخیلی نسبت به وقوع یکسری اتفاقات در با سلام نداشتیم مثل خدمات عکاسی یا ارسال میگو در فصل گرما که نیازمند زنجیره تامین سرد است، ما به این اتفاقات معجزه توزیع شدگی میگوییم.
نکته جالب در با سلام نقش دولت است که تقریبا هیچ یا خیلی پایین است، شاید فقط برای امنیت کار و یکسری کارهای پایهای که باید اتفاق بیفتد. کل جریان توسط آدمها رقم میخورد، سازماندهی و مدلهای تمرکز گرایی وجود ندارد، آدمها خودشان را پیدا میکنند و هماهنگ میشوند. یک زمانی ما با سلام را توسعه میدادیم و جلو میرفتیم اما حالا لزوما اعتماد چندانی به ایدههای خود نداریم، آدمهایی که در باسلام هستند به ما یاد میدهند که چکار کنیم و ما باید بیشتر وقت خود را بر روی الگوهای اعتماد، خرید و فروش و کسب و کار و … که بین افراد شکل گرفته، بگذاریم.
-
ترید در در راه اندازی چت باکس در باسلام
زمانی تردید داشتیم که فیچر چت را در باسلام راه اندازی کنیم، چون درآمد باسلام از طریق کارمزد است و چت میتوانست این پلتفرم را دور بزند. بعد از بررسیهایی که صورت گرفت، چند استراتژی این قدرت را به ما داد که کار را اجرا کنیم: اول اعتماد عمومی، با این فکر که اگر من نتوانم اعتماد کنم کسانی که کسب و کار راه میاندازند و هویتشان را میگذارند چطور اعتماد کنند. دوم احساس نیاز، زیرا بالاخره کسی که کسب و کاری راه انداخته و برند و هویت و تضمین خاصی ندارد، باید بتوان با او گفت و گو کرد. چت باعث شد مواردی که قبلا شانس کمتری برای فروش داشتند در ترند بالا بیایند، چون برخی کارهای سفارشی نیاز به توضیحات داشت.
-
ضعف لجستیکی در استارت آپ باسلام
در با سلام، 898 نقطه با آخرین نقطه شهر که هر کدام یکسری توابع روستایی دارند، کالا داد و ستد میشود، ما در لجستیک (Logistics) مشکلاتی داریم، صرفا یکسری غرفههایی که فروش بیشتری دارند، کالاهایشان را به جای مشخصی میفرستند و کالاها از آنجا توزیع میشود که البته در این امر هم ما نقشی نداریم و از طریق شرکتهای واسطه انجام میشود؛ شاید برای یک فاندر (Founder) گفتن این موضوع خوب نباشد اما واقعا نفهمیدیم که این 898 نقطه چطور شکل گرفت و چطور کالاهایشان را ارسال میکنند اما مرتب در حال افزایشاند.
اگر تحریم نبودیم یا کسانی که بودند که میتوانستند از پلتفرم فارسی سر دربیاورند، حتما تا حالا یکسری کسب و کار ایرانی که در خارج از کشورند، غرفههایشان را راه انداخته بودند و از کشورهای مختلف خرید و فروش میکردند، یعنی این جریان رشد، جزیان رشد وابسته به اوپریشن (Operation) نیست و وابسته به کانکشنهای انسانی است که اتفاق میافتد. سیستم ارسال باسلام اکثرا نتورک نفر به نفر است. در مورد بسته بندی محصولات ما با بیسلیقگی کارتنی را چاپ کردیم و در اختیار غرفهها قرار دادیم اما در سری بعد قصد داریم با استفاده از ظرفیت چاپ یک طرف از آن با سلام و یک طرف دیگر درباره خود محصول و تولید کننده باشد.
-
استارت آپ باسلام بعد از اپیدمی کرونا
وقتی کرونا شروع شد چند اتفاق برای باسلام رخ داد؛ اول با توجه به اینکه دفتر باسلام در قم است؛ اوایل کرونا شرایط روانی قم سخت بود، فروش غرفههای قم افت پیدا کرد و هر روز اتفاقات و اختلالات عجیب و غریبی رخ میداد و ما در حالیکه خیلی دور کاری بلد نبودیم و مجبور بودیم دفتر را تعطیل کنیم، تماسهای زیادی با ما میشد و میخواستند بدانند ما در این شرایط چه کار میکنیم. کاری که ما کردیم این بود که از 15 اسفند تا 15 فروردین کارمزدمان را رایگان کردیم و با فشار و ترافیکی که رو به رشد بود، با چند چالش رو به رو بودیم:
اول اینکه منابع سرورها را باید افزایش میدادیم، دوم به دلیل چالشهای لجستیک مجبور به تقویت پشتیبانی بودیم و در شرایط کرونا امکان استخدام سریع و بزرگ کردن تیم نبود، به همین دلیل با افراد تیمهای دیگر یکسری از فیچرها را توسعه دادیم تا فشار روی اوپریشن کمتر شود، بعضی تیمها هم به صورت خانوادگی شروع به فعالیت کردند. در فروردین باسلام رکورد کل فروش ماهیانه را زد و ماه به ماه این رشد اتفاق میافتاد. در فروردین معمولا تجارتهای الکترونیک بازار افتادهای دارند اما ما اصلا نفهمیدیم کی عید شد. یک اتفاق جالب این بود که تا قبل از کرونا بیشتر از 70 درصد باسلام از طریق شرکتهای بزرگ لجستیکی جابهجا میشد اما با شیوع کرونا سیستمهای لجستیک مرتبا تعطیل میشدند برای همین مشتریها خریدهایشان را از غرفههای نزدیک به خود انجام میدادند.
-
آیندهی مارکت پلیس (Market Place)
اندروچن میگوید مارکت پلیسها تا به حال هر چه که بودند، بودند اما در آینده یکسری اتفاقاتی میافتد که شاید میلیونها شغل ایجاد شود، شغلهایی که توسط دولتها رخ نمیدهد. دو تا ترند، ترندی هستند که مارکت پلیسهای آینده بر اساس نظر اندروچن شکل میگیرند: ترند اول آنهایی هستند که هر کسی در هرجای دنیا کسب و کاری راه میاندازد بدون آنکه محل زندگی خود را ترک کند، از آن لذت میبرد و درآمدزایی هم میکند. ترند دوم اتفاقی است که در باسلام هم رخ داد ، مربوط به مجوزهای متمرکز است که در گذشته دولتها آنها را به وزارت بهداشت میدادند و کسب و کارها با صرف وقت و هزینه و دردسرهای دیگری آنها را دریافت میکردند. در باسلام اتفاقی که میافتد این است که در سیستم ریتینگ، اگر صد نفر از یک محصول خرید کرده باشند و بازدیدهای بالای چهار و نیم دریافت کرده باشد، قابل اعتماد هستند. کاری که اسنپ هم آن را انجام میدهد، کسی را که نمیشناسیم بر اساس سیستم ریتینگ برای ما میفرستد.