بازیکن تیمی ایده‌آل

رسانه
2021/05/20 می
100st.ir/10982
کپی شد
تیم، استارتاپ، استارت‌آپ، تیم‌سازی

پاتریک لنچونی، نویسنده کتاب بازیکن تیمی ایده‌آل، می‌گوید: سازمان‌هایی که به طور جدی تصمیم دارند کار تیمی را به یک واقعیت فرهنگی تبدیل کنند، باید دنبال افراد مناسبی باشند. او افراد مناسب را افرادی با سه ویژگی می‌داند: «فروتنی، ولع و هوشمندی». فروتنی نسبت به دو ویژگی دیگر از اهمیت بیشتری برخوردار است. برای تشخیص و تربیت اعضای فروتن، پرولع و هوشمند لازم است؛ معنای دقیق این کلمات را فهمید. اگرچه هر سه کلمه خیلی ساده به نظر می‌آیند اما باید دانست که چگونه هر سه آن‌ها در کنار هم فضایل ضروری بازیکن تیمی ایده‌آل را تشکیل می‌دهند.

فروتنی چیست؟

فروتنی بزرگترین ویژگی منحصربه‌فرد برای بازیکن تیمی است و به راحتی نمی‌توان از آن صرف نظر کرد. تعبیر فروتنی در زمینه کار تیمی، یک هم‌تیمی فاقد خودخواهی بیش از حد و دغدغه مقام است. افراد فروتن عجله‌ای در جلب توجه ندارند و اعتبار انجام دادن کارها را با بقیه سهیم می‌شوند. در واقع افراد فروتن به تیم بیشتر از خودشان اهمیت می‌دهند و موفقیت را یک دستاورد جمعی می‌دانند نه یک چیز فردی. دو دسته از افراد وجود دارند که فاقد هرگونه فروتنی‌اند و شناخت آن‌ها به دلیل تاثیری که در تیم دارند، اهمیت زیادی دارد: اولین گروه افرادی هستند که علناَ متکبرند و همه چیز را به خودشان ربط می‌دهند. این افراد با ترویج رنجش خاطر، تفرقه و سیاست‌بازی کار تیمی را ضعیف می‌کنند. دسته دوم افرادی هستند بدون اعتماد به‌نفس که در تعامل با افراد دیگر،بلند نظرند. به عبارت دیگر این افراد استعداد و سهم خود در کار را کم‌ارزش نشان می‌دهند و به همین دلیل دیگران آن‌ها را فروتن تصور می‌کنند. به عبارتی دیگر عدم درک آن‌ها از ارزشمندی خودشان نقض صفت فروتنی است.

پرولع بودن چگونه است؟

در مورد آدم‌های پرولع باید اینطور گفت که، هیچ‌وقت مدیر مجبور نمی‌شود افراد پرولع را به کار بیشتر مجبور کند، چون آن‌ها خودانگیخته و کوشا هستند. افراد پرولع همیشه دنبال چیزهای بیشتری هستند و کارهای بیشتری هم انجام می‌دهند. آن‌ها دائما به گام بعدی و فرصت بعدی فکر می‌کنند و از این فکر که کسی آن‌ها را از زیر کار دررو تصور کند، متنفرند. پرولع بودن هم انواعی دارد اما منظور نوع سالم آن است که همراه با تعهد اداره کردنی و پایدار به خوب انجام دادن کار است.

چه کسی هوشمند است؟

ویژگی هوشمندی آن چیزی نیست که در ظاهر به نظر می‌رسد و ربطی به توانایی فکری ندارد. در زمینه تیمی، هوشمندی صرفا به رفتار معقول شخص با افراد دیگر اشاره دارد. افراد هوشمند معمولا می‌دانند که در موقعیت گروهی چه اتفاقی در حال رخ دادن است و چگونه باید به موثرترین شیوه با دیگران تعامل کنند. البته هوشمند بودن صرفا به معنای نیت خیر نیست و افراد هوشمند می‌توانند از استعدادهای خود برای اغراض خوب یا بد استفاده کنند. آن چیزی که فروتنی، ولع و هوشمندی را قوی و منحصربه‌فرد می‌کند خود این ویژگی‌ها به صورت جداگانه نیست، بلکه ترکیب ضروری هر سه آن‌هاست. برخی از افراد فقط یکی از سه ویژگی گفته شده را دارند، برخی از افراد دو ویژگی و تعدادی هم هر سه ویژگی را باهم دارند. در ادامه این سه گروه را به اختصار بررسی می‌کنیم:

گروه اول؛ هم‌تیمی‌هایی که فقط یک ویژگی را دارند.
  • هم‌تیمی‌های فقط فروتن: مهره پیاده: این افراد خوش برخورد، مهربان و بی‌تکلف‌اند. از گفت‌وگوها و فعالیت‌ها فاصله می‌گیرند و تاثیر کمی در عملکرد تیم دارند. در واقع مهره‌های پیاده هیچ موجی ایجاد نمی‌کنند و برای همین تا مدت نسبتا زیادی در تیم‌هایی که به سازگاری اهمیت می‌دهند و عملکردی مطالبه نمی‌کنند، به بقای خود ادامه می‌دهند.
  • هم‌تیمی‌های فقط پرولع: بولدوزر: این افراد برای به انجام رساندن کارها عزم راسخی دارند اما تمرکزشان صرفا بر منافع خودشان است. آن‌ها درکی از این مسئله ندارند که اقداماتشان چه تاثیری بر دیگران می‌گذارد. در سازمان‌هایی که توجه اصلی روی تولید است، بولدوزرها می‌توانند به سرعت رشد کنند بدون آنکه نیاز باشد رفتارشان را اصلاح کنند.
  • هم‌تیمی‌های فقط هوشمند: افسونگر: این افراد آدم‌های سرگرم‌کننده و دوست داشتنی‌ هستند اما علاقه چندانی به بهروزی بلند مدت تیم یا همکارانشان ندارند. افسونگرها بیشتر از بولدوزرها و مهره پیاده‌ها می‌توانند به بقای خود در سازمان ادامه دهند اما چون سهم آن‌ها در کار تیمی قابل چشم‌پوشی است، معمولا دوران اوج آن‌ها به سرعت می‌گذرد.
گروه دوم؛ هم‌تیمی‌هایی که فقط دو ویژگی را دارند.
  • هم‌تیمی‌های فروتن و پرولع اما غیر هوشمند: خرابکارهای غیرمترقبه: این هم‌تیمی‌ها به دنبال خدمت صمیمانه به تیم هستند، بدون آنکه مایل به دریافت توجه و قدرشناسی بیش از اندازه باشند. مشکل این افراد عدم درکشان از برداشت سخنان و کنش‌های دیگران نسبت به حرف‌های آن‌هاست. آن‌ها ناگزیر باعث ایجاد مشکلات بین‌فردی می‌شوند اما با این حال هیچ نیت بدی ندارند و می‌توانند با خوش‌رویی بازخوردهای اصلاحی را بپذیرند.
  • هم‌تیمی‌های فروتن و هوشمند اما بدون ولع: وظیفه‌نشناس‌های دوست داشتنی: افرادی که به حد کافی ولع ندارند، در کار کردن با دیگران و اهمیت دادن به همکاران، افراد ماهری هستند. اما فقط به اندازه‌ای که از آن‌ها خواسته شده کار می‌کنند و شور و اشتیاق کمی برای کار تیمی دارند. آن‌ها به انگیزه و نظارت زیادی نیاز دارند اما نسبت به خرابکارهای غیرمترقبه کمتر عملکرد تیم را  کاهش می‌دهند.
  • هم‌تیمی‌های پرولع و هوشمند اما غیر فروتن: سیاست‌بازان زبردست: افرادی که ولع و هوشمندی دارند اما فروتن نیستند، به شکل زیرکانه‌ای جاه‌طلب‌اند. آن‌ها حاضرند به سختی کار کنند اما فقط تا زمانی که این کار برایشان نفع شخصی داشته باشد. این افراد آنقدر هوشمند هستند که می‌توانند خود را در نقش فردی فروتن جای بزنند برای همین هم رهبران نمی‌توانند این ویژگی آن‌ها را تشخیص دهند.
گروه سوم؛ هم‌تیمی‌های فروتن، پرولع و هوشمند.
  • بازیکن‌های تیمی ایده‌آل: به افرادی که هر سه ویژگی ذکر شده را باهم دارند بازیکن تیمی ایده‌آل می‌گویند. این بازیکن‌ها خودخواهی کمی دارند و توجهی را که دریافت می‌کنند با دیگران شریک می‌شوند. آن‌ها با حسی از انرژی، شور و شوق و مسئولیت شخصی کار می‌کنند و برای تیم هرکاری را که بتوانند می‌پذیرند. گاهی موقعیت‌های دشواری در تیم پیش می‌آید که مستلزم سخت‌گیری دلسوزانه است، در چنین شرایطی آن‌ها کار درست را می‌کنند و حرف مناسب را می‌زنند.

لنچونی معتقد است: رهبرانی که می‌توانند کارمندانی فروتن، پرولع و هوشمند را شناسایی، استخدام و تربیت کنند بسیار برتر از رهبرانی هستند که نمی‌توانند این کار را انجام دهند. آن‌ها قادرند خیلی سریع‌تر و به آسانی تیم‌های قو‌تری بسازند.

تیم، استارتاپ، استارت‌آپ، تیم‌سازی