فردی که کسبوکاری را در ایران راه انداخته و محصولی را به مخاطبان خود ارائه میدهد و توانسته از پس این کار برآید، احتمال موفقیت در حوزه بین الملل نیز برای او و کسبوکارش وجود خواهد داشت. در واقع شاید بتوان اینطور گفت که اگر شما توانستهاید محصولی را تولید کنید و به مخاطب ایرانی بفروشید، که این مخاطب نیز جزئی از جمعیت جهان است، پس احتمالا میتوانید این فعالیت را در بازار جهانی نیز تجربه کنید. اگرچه ممکن است بار اول برای شما سخت باشد اما بعد از یک یا دو دفعه تراکنش، خواهید دید که تفاوتی بین درآمد ریالی و دلاری نخواهد بود.
فکر خود را اصلاح کنید
آنچه در ابتدا برای ورود به بازار جهانی مهم است اصلاح طرز تفکر است. این که بدانیم ورود به این بازار شدنی است و غیر قابل دسترس نیست.
از کشورهای همسایه شروع کنید
نکته دوم این است که ذهنیت درستی داشته باشیم و تصور نکنیم که ورود به بازار جهانی لزوما تولید محصول یا ارائه خدمات به آمریکا و کانادا است. در واقع سخت نگیریم و با گامهای کوچکتر و از کشورهای همسایه شروع کنیم. برای مثال سراغ ارمنستان و آذربایجان و عراق و … برویم. این کشورها، علاوه بر مزیت همسایه بودن با ایران، فرصت بسیاری نیز برای فعالیت در اختیار ما قرار میدهند و در برخی زمینهها نیز بکر ماندهاند و ما میتوانیم در حیطه توانمندیهای خودمان در عرصههای مختلف به این بازارها ورود کنیم. همینطور بسیاری از کشورهای همسایه نیز به جهت زیرساختهای آنلاین ضعیف هستند و بالعکس، ایران در زمینه IT متخصصان بسیاری دارد که میتوانند این خلاها و کاستیها را شناسایی کنند و به این عرصه ورود کنند و یا حتی از نمونههای خارجی الگو بگیرند و آنها را در کشورهای دیگر پیاده کنند. کما اینکه این اتفاق در ایران نیز افتاده و ما استارتاپهای موفقی همچون اسنپ، دیجیکالا، علی بابا، شیپور و… را داریم که از نمونههای شناختهشده خارجی الگو گرفتهاند. خیلی وقتها تصور میکنیم که فقط ما در بسیاری از زمینهها نسبت به کشورهای دیگر عقب هستیم در حالیکه این تفکر درست نیست و سایر کشورها نیز نسبت به ما در برخی زمینهها مانند IT و مباحث دیگر عقب هستند. بنابراین باید اطراف خود را به خوبی رصد کنیم و برای تحریمها و سختیهایی که در حوزه کسبوکار وجود دارد، راه حل پیدا کنیم. در بحث حسابهای بانکی و انتقالهای مالی نیز راهحلهایی وجود دارد و باید بدانیم که با وجود محدودیتها، راههایی نیز برای حضور و فعالیت در این زمینه وجود دارد.
تفاوت بازار بین الملل با بازار داخلی
-
فعالیت در بستر آنلاین:
از آنجایی که فعالیت در این عرصه مربوط به فعالیتهای حوزه دیجیتال و در بستر آنلاین است، پس باید بدانیم که تفاوت چندانی در بازار بینالمللی و داخلی وجود ندارد. برای مثال شما وقتی محصولی را در ایران تولید میکنید، فارغ از اینکه در کدام شهر باشید، محصول خود را به شهرهای دیگر نیز میفروشید، بنابراین وقتی بستر فروش برای شما فضای اینترنت باشد، میتوان این فروش را در بازار جهانی نیز رقم زد. در زمینه تبلیغات نیز به همین صورت است، هر اقدامی که شما برای تبلیغ و معرفی محصول خود در ایران انجام میدهید، از تبلیغات و فعالیت در اینستاگرام و سایتها و بسترهای مختلف گرفته تا بالا بردن سئو سایت و… در بازار جهانی نیز به همین گونه خواهد بود. آنچه در اینجا مطرح میشود و باید در نظر گرفت این است که در بازار جهانی، مقیاس بزرگتر میشود و اگر قرار است در این فضا فعالیت کنیم باید هوشمندانهتر و دقیقتر رفتار کنیم و سراغ تولید محتوای ناب و باکیفیت برویم. برای خود ما در آریا مدتور، رقابت در عرصه جهانی یعنی رقابت با سایتهای قدرتمند و غولپیکر آمریکایی و ما از پس این رقابت برآمدهایم، و این یعنی میتوان در بازار بین الملل نیز موفق بود و با رقبای بزرگ رقابت کرد به شرط آنکه اصولی و درست وارد این بازار شویم. البته باید درنظر داشت که تبلیغات در بازار جهانی با تبلیغات در بازارهای داخلی کمی متفاوت است و حتی کمپینهایی که در اینستاگرام تعریف میشود نیز با تبلیغات داخلی، تفاوتهایی دارد. رقابت بین المللی در فضای آنلاین، جزء مباحث فنی است و باید در جای خود به آن پرداخته شود.
-
چالش استارتاپهایی که از ابتدا بازار بین المللی را هدف گرفتهاند
پیشنهاد من در این زمینه این است که افراد از بازارهای داخلی و محلی شروع کرده و بعد به سمت بازارهای جهانی بروند، همانطور که یک بازیکن فوتبال نیز پس از بازی و فعالیت در کشور و تیمهای داخلی خود، به تیمهای جهانی راه پیدا میکند. بنابراین در استارتاپ نیز شما رشد یک بازیکن را درنظر بگیرید. البته استثنائاتی نیز در این زمینه وجود دارد. برای مثال استارتآپ ما یعنی آریا مدتور از ابتدا وارد فضای بینالملل شد و فعالیت در بازار داخلی هدفش نبوده است اما چالشی که ممکن است در این زمینه برای استارتاپهای این چنینی پیش بیاید این است که این استارتاپها اگر فضای داخلی را در مقیاس کوچکتر تجربه نکرده باشند، امکان شکست و حذف آنها وجود خواهد داشت. تجربهای که برای ما در آریا مدتور وجود داشت، این بود که ما بخشهای مختلف کسبوکار خودمان را در سالهای قبل، بهصورت مجزا تجربه کرده بودیم و شکستها و موفقیتهایی را در هر زمینهای کسب کرده بودیم و درواقع، ما نیز این موضوع را در مقیاس کوچکتر تجربه کرده بودیم.
-
در بازار داخلی تجربه کسب کنید
فردی که علاقه دارد کارآفرین شود و یا بنیانگذار یک استارتاپ باشد، گام اول برای او این است که کارآموزی و به قول معروف شاگردی کرده باشد و قبل از راهانداختن کسبوکار خود در جایی کار کرده و این فضا را از نزدیک تجربه کرده باشد. حتی در بحرانها و چالشها خود را جای مدیر مجموعه قرار داده باشد و از قبل تجربه مواجهه با این محیط را کسب کرده باشد و بهتر آن است که از ابتدا با سرمایه شخصی خود و تجربه نکردن، به سراغ راهانداختن کسبوکاری نوپا نرود. مزیت تجربه بازار داخلی نیز این است که یک کارآفرین، زمانی که فعالیت در بازار داخل را که به آن شناخت بیشتری دارد آغاز میکند، با هزینههای کمتری تجربه به دست میآورد؛ و به عبارتی آزمون و خطای او در مقیاس کوچکتری صورت میگیرد. در این صورت، حضور در بازارهای بین المللی که مقیاس جهانی دارد و رقابت در آن سنگینتر است، برای او راحتتر و موفقیتآمیزتر خواهد بود. چرا که تجربه هر چه کوچکتر باشد شکست یا موفقیت نیز به همان میزان کوچکتر است، اما زمانی که ما کاری بزرگ را در مقیاس جهانی تجربه میکنیم، شکستی که در آن متحمل میشویم نیز به مراتب بزرگتر خواهد بود و این مسئله سبب میشود تا اعتماد به نفس خود را از دست بدهیم و دیگر انگیزهای برای ادامه فعالیت نداشته باشیم.
موانعی که تحریمها برای کسبوکارها در فضای بین الملل ایجاد میکنند
-
تراکنشهای مالی:
تحریمها، شرایط سختی را به جهات مختلف برای کسبوکارها در عرصه بین المللی ایجاد کرده است. مسئله اولی که به واسطه تحریمها پیش میآید، بحث نقل و انتقالات مالی است. بستری وجود ندارد تا شما بتوانید بهراحتی در ازای فروش محصولتان در بازار جهانی پول دریافت کنید و همچنین یک گردشگر نیز نمیتواند هنگام سفر به ایران از کارتهای بانکی خود استفاده کند و به خاطر پرداختها در ایران به مشکل خواهد خورد. البته پیشتر نیز به این موضوع اشاره شد که برای این مشکلات نیز راهحلهایی وجود دارد. برای مثال خیلی از افراد در کشورهای دیگر دوست و آشنا دارند و میتوانند از درگاههای واسط برای حل این مشکل کمک بگیرند. بنابراین چالش اول در مواجهه با تحریمها، تراکنشهای مالی است.
-
مقبولیت:
چالش دومی که به واسطه تحریمها در بازار بینالمللی وجود دارد بحث مقبولیت است. در کسبوکارها خصوصا بیزینسهای B2B(تجارت بین دو بنگاه اقتصادی)، آمریکا موانع بسیاری برای شرکتهایی ایجاد میکند که با ایران همکاری داشتهاند، به همین دلیل بسیاری از کشورها از ترس این موانع، با ایران همکاری نمیکنند. بنابراین شاید راهحل در این چالش، تغییر بیزینس مدل به روش B2C(تجارت بین بنگاه و مصرف کننده) باشد و یا اگر بیزینس مدل ما B2B است؛ میتوان به سراغ شرکتهایی رفت که مناسبات کمتری با شرکتهای آمریکایی دارند. این چالش نیز اگر چه راهحلهایی دارد اما گاها سختیهای خاص خود را دارد و کسبوکار و افراد را متحمل زحمتهایی میکند.
-
عدم صدور ویزا:
چالش سومی که در بحث تحریمها وجود دارد، ویزا برای ورود به ایران و خروج از آن برای برخی کشورها، همچون آمریکا است. فردی که قصد ورود به ایران را دارد حتی اگر از سمت ایران برای او ویزا صادر شود، نگرانی این مسئله برای او وجود دارد که مهر ایرانی در پاسپورت او، برای سفرش به آمریکا مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. این نگرانی به دلیل ذهنیتی که رسانههای خارجی نسبت به ایران ساختهاند، ایجاد شده است. ذهنیتی که سبب میشود ایرانهراسی در افراد بهوجود بیاید و حتی ایران به عنوان تروریست شناخته شود. این مسئله که البته با اغراقهای زیادی همراه بوده، توانسته تاثیراتی را بر کسبوکارها در فضای بینالملل ایجاد کند.
-
ایران یا عراق:
چالش چهارمی که تحریمها ایجاد کرده این است که اسم ایران را در لیست بسیاری از سایتها و یا فضاها نمیبینیم. حتی ایران را به جهت شباهت نامی که با عراق دارد با آن اشتباه میگیرند و این موضوع نیز مشکلاتی را در فضای بین الملل ایجاد کرده است.