حضور پررنگ بانوان در فضای استارتاپی؛ مسیر موفقیت در کشور
گفتگوی نگین دانشور، همبنیانگذار تخفیفان با مجموعه 100 استارتاپ
نگین و خواهرش نازنین دانشور، دو خواهر موفق ایرانی در کنار یکدیگر و با عزمی راسخ در سال 90 تخفیفان را تاسیس کردند. اکنون پس از 10 سال تلاش 175نیرو در استارتاپ تخفیفان مشغول به کارند. در ادامه نگین دانشور،همبنیانگذار تخفیفان درباره چالشهای پشت سر گذاشته خود در این سالها میگوید.
داستان کارآفرینی تخفیفان
من و خواهرم نازنین دانشور، کارآفرینی را در سال 88 با راهاندازی اولین سوپرمارکت آنلاین در ایران به نام میدونک آغاز کردیم. به دلیل شرایط و نبود زیرساخت در همان سال تصمیم گرفتیم میدونک را تعطیل کنیم. خواهرم نازنین برای کار به آلمان رفت؛ شرکتی که در آن مشغول به کار بود کاری شبیه تخفیفان انجام میداد و ایده تخفیفان از همین جا آغاز شد. ما در مرداد ماه سال 90 اولین سایت تخفیف گروهی ایران را راه اندازی کردیم. قبل از برگشت خانم نازنین دانشور به ایران وظیفه کار تیم فروش به عهده من بود، که به تنهایی شروع به عقد قرارداد با کسبوکارها و آماده ارائه شدم، تا ساز و کار عملی مجموعه مشخص شود. پس از برگشت خانم دانشور به ایران کسبوکار را دو نفره با یک تقسیم وظایف داخلی شروع کردیم. به این صورت که من کارهای عملیاتی و خانم دانشور کارهای فنی را پیگیری میکردند.
نتبرگ، رقیب تخفیفان
پس از پنج ماه تلاش و پشتکار، توانستیم اولین کارمند سایت تخفیفان را استخدام کنیم و روز به روز مجموعه رشد بیشتری پیدا کرد. در یک بازه زمانی 6 ماهه از شروع کار تخفیفان، 65 سایت خرید گروهی با ایدههای مختلف همراه سرمایهگذار فعالیت خود را آغاز کردند که در این زمان نتبرگ بزرگترین رقیب تخفیفان بود. 5 سال پس از شروع کار، با 25 کارمند موفق به جذب سرمایه شدیم و تخفیفان رسمیت بیشتری پیدا کرد.
مدیریت بحران در کرونا
یک روز بعد از اعلام رسمی ورود کرونا به ایران نصف ترافیک سایت تخفیفان ریزش کرد و در عرض دو هفته فروش سایت به صفر رسید شوک بسیار بزرگی بود و سختیهای زیادی به همراه داشت و این سختیها همچنان ادامه دارد، با همراهی تیم تخفیفان توانستیم شرایط را مدیریت کنیم، محصولات جدیدی را ارائه دادیم و عملا تا حدودی مسیر را تغییر دادیم تا بتوانیم از این شرایط عبور کنیم.
پشتکار، پشتکار، پشتکار
اگر یاد بگیریم هنگامی که زمین میخوریم، خاک لباسهایمان را بتکانیم، خودمان از زمین برخیزیم و این زمین خوردن را به خانم یا آقا بودن ربط ندهیم و با پشتکار ادامه دهیم حتما مسیر بهتری را طی خواهیم کرد. چرا که زمین خوردن به خانم یا آقا بودن ربطی ندارد، همهی ما به عنوان یک انسان باید در مسیر کسبوکار زمین بخوریم، تا بتوانیم با استفاده از تجربههایی که از زمین خوردن به دست آوردهایم در این مسیر به راه خود ادامه دهیم.
حضور پررنگتر خانمها در فضای استارتاپ
همهی ما در حال جابجایی از یک فضای سنتی به یک فضای مدرن هستیم، از دوران کودکی افکار و فرهنگهایی درباره خانمها در ذهن ما نهادینه شده است برای آن که خانمها در فضای استارتاپ حضور پررنگتری داشته باشند، لازم است بتوانند این افکار را کنترل کنند، نه آنکه این افکار را فراموش کنند چرا که با توجه به خلقت خانمها رسیدگی به زندگی شخصی، فضای منزل و… جزو علاقمندی آنهاست. بنابراین ایجاد تعادل بین کارها بسیار راهگشاست.
بزرگترین اشتباه استارتاپها بعد از جذب سرمایه
خیلی از افراد در استارتاپها فکر میکنند، پس از جذب سرمایه باید نیروی انسانی اضافه کنند یا سرمایه را برای دفتر استارتاپ هزینه کنند. در واقع برای سرمایه یک برنامهای پیاده کنند و این دقیقا بزرگترین اشتباهی است که استارتاپها انجام میدهند. در واقع این موضوع که سرمایه را چگونه در مسیر درست هزینه کنند مهمتر از بحث جذب سرمایه است.
خانمبودن، چالش بزرگ جذب سرمایه
خانمبودن بزرگترین چالش جذب سرمایه است. متاسفانه بسیاری از سرمایهگذاران به تیم خانمها اعتماد نمیکنند. آنها این تصور را دارند که خانمها، به مرور دچار دغدغههای زندگی شخصی خواهند شد و آنگونه که باید در کار پیشرفت نمیکنند. در واقع موضوع خود ما خانمها هستیم، اگر در بازار سرمایهگذاری چندین کسبوکار موفق با تیم و مدیریت خانمها وجود داشته باشد، حس اعتماد در سرمایهگذاران به وجود میآید، اما متاسفانه تعداد این کسبوکارها انگشت شمار هستند.
ترسیم افق شغلی، عامل ماندگاری افراد در سازمان
این که افراد در داخل سازمان بتوانند یک افق شغلی ببینند. افراد بدانند چه مسیری را طی خواهند کرد و در نهایت به چه موقعیتی خواهند رسید و بتوانند ردهبندی شغلی را برای خود داشته باشند و بدانند که اگر تلاش کنند به چه موقعیت و جایگاه شغلی در سازمان خواهند رسید. چرا که عملا باعث ماندگاری افراد در سازمان میشود.
روانشناسی مبحثی مهم در رهبری و مدیریت
قسمت مهم کار رهبری و مدیریت بحث روانشناسی است. متاسفانه بسیاری از ما به این جنبه توجهی نداشته و تصور ربات گونه از انسانها داریم، اما در واقعیت باید به روحیات افراد توجه کرد و با توجه به نوع روحیات هر کدام به آنها وظایفی را محول کنیم. به این ترتیب از خستگی و فرسودگی افراد جلوگیری کرده و نتایج بهتری هم خواهیم گرفت.