تیمی متشکل از افرادی با تواناییها و ویژگیهای خاصی که بتوانند علاوه بر کارآمدی فردی و پیادهسازی توانمندیهای شخصیشان، به خوبی با سایر افراد تیم ارتباط برقرار کنند و روحیه پیش بردن کارهای مشترک را داشته باشند، سکوی پرتابی است برای صعودی که تنها برای بهترینها اتفاق میافتد.
یک فرد شاید بتواند در یک یا چند حوزه بهطور حرفهای به فعالیت بپردازد و به صورت فردی کار را تا حدی پیش ببرد؛ اما همیشه یک دست صدا ندارد! لازمه یک عملکرد موفق و اثربخش، جمع کردن افراد متخصص و حرفهای در کنار یکدیگر و به کارگیری تواناییهای آنها به طور مشترک است.
در وصف یک تیم خوب و مزایای آن گفتیم!
حال سوال این است که یک تیم خوب چه ویژگیهایی دارد؟
در این گفتگو محمد حسین مسعودی؛ مدیر رشد و شتابدهی ۱۰۰استارتآپ ۷ ویژگی یک تیم خوب را خواهد گفت.
اگر به دنبال یک رابطه پایدار در میان افراد تیم و بیزینس خود هستید، تمام تلاش خود را به کار ببندید تا این ۷ ویژگی را در تیم خود ایجاد و تقویت کنید:
۱. اهداف روشن، تیم آگاه
تفاوتی نمیکند چه هدفی را دنبال میکنید، اعضای تیم باید از آن آگاه باشند. چشماندازی(Vision) که پیش رو دارید باید برای تمام افراد تیم مشخص و قطعی باشد تا همه در یک مسیر حرکت کنند. آگاهی شامل ماموریتهایی(Mission) که برای رسیدن به چشم انداز تعریف کردهاید هم میشود. این امر کمک میکند تا هرکس دقیقا نقش خود را بهتر بشناسد. ارزشهای(Values) حاکم بر سازمان و تیم خط قرمز هر تیم یکپارچه است. باید همه اعضای تیم آگاه و پایبند آنها باشند. اگر صداقت، نظم، کیفیت، احترام به مشتری یا هر ارزش دیگری دارید، همه اعضای تیم باید به آن وفادار باشند.
۲. نقشهای مشخص همراه قوانینی شفاف
استارتاپ ۳نفره یا یک کمپانی با چند هزار کارمند تفاوتی ندارد. برای تکتک اعضای تیم مشخص کنید که چه وظایفی دارند. منظورم حداقل کارهایی است که هر نفر در تیم به عهده دارد. وظایف را شفاف ابلاغ کنید تا به راحتی بتوانید از روند پیشرف کار، آگاه شوید. افراد تیم را با دادن مسئولیتهای مشخص، مسئولیت پذیر بار بیاورید. اگر نشد، با هم تیمی عزیزتان خداحافظی کنید. در مقابل، قدر همکار همه فن حریف که همیشه در حال کمک به دیگران است را بدانید، این افراد سوپاپ اطمینان تیم هستند و در آرام کردن فضا، نقش چشمگیری دارند.
۳. تمرکز به خارج از تیم، نگاه به سمت جلو
خاطره تلخ بازی ایران و ژاپن در مرحله نیمه نهایی جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹ را به خاطر دارید؟ وقتی تیم ما دنبال قانع کردن داور به بهانه آفساید بود، تیم ژاپن با تمرکز بر هدف خودش یعنی پیروزی، دنبال توپ دوید، یک سانتر از گوشه ترین نقطه زمین و گل…
اینکه داور اشتباه کند در آن لحظه اهمیتی ندارد! مهم نتیجه نهایی هست که روی تابلو نوشته میشود. تیم ما به جای اینکه روی توپ و حریف تمرکز کند، دنبال فرار از بحرانی بود که خودش ساخته بود. این خوب است که در مقابل اتفاقات بیتفاوت نباشیم، ولی بین نگرانی از طرح صیانت و طراحی پلن B، انتخاب شخصی من پلن B خواهد بود.
به اعضای تیم یاد دهید به جای اینکه به درون تیم و مدل و حجم کارهای هم تیمیهای خود فکر کنند، روی رقبا و بازار تمرکز کنند. حتما رقیبهایی دارید که با سرعت در حال حرکت هستند، مراقب باشید با مسائل درون تیمی از رقابت باز نمانید.
۴. شفافیت مسیر
لطفا مسیر را شفاف کنید. میدانم که خیلی از اتفاقات و پیش آمده غیر قابل پیشبینی هستند، اما تا همین حد که الان میدانید آن را شفاف کنید. همه چیز را سر جای خودش قرار دهید. اینکه هر کس چه نقشی دارد، چه کاری انجام میدهید و یا هر مسئله دیگری که نیاز است سر جای خودش بنشیند. لطفاً افکار خود را از هوا به زمین بیاورید، شفاف بنویسید و روی آن تسلط پیدا کنید.
۵. مسئولیت پذیری با طعم احساس مالکیت
اگر رگ گردن هم تیمیهایتان بخاطر تصمیمات و پیشرفت کار بیرون زد، میتوانید با خیال آسوده به آینده فکر کنید. این به این معنا نیست که هر روز با هم دعوا داشته باشید، اما وقتی هم تیمی شما بخاطر کسبوکاری که با شما شریک است جوش میزند، یعنی سرنوشت کار برایش اهمیت دارد. تبریک میگویم! در این صورت شما تنها نخواهید ماند و موفقیتهای مشترک با هم خواهید داشت. به طور خلاصه، بابت مالکیت باید مسئولیت و هزینه پرداخت، احساس مالکیت و مسئولیت پذیری به همراه دارد.
مسئول بودن با جوابگو بودن بسیار متفاوت است.
اعضای تیم خود را مسئولیت پذیر بار بیاورید، یک نیروی ساده مسئولیت پذیر بسیار بهتر از هزاران مدیر بیمسئولیت است.
۶. انعطاف پذیری
افراد تیم موفق مثل کوه پشت هم هستند. فرض کنید تلفن زنگ میزند و برنامه نویس شما از کنار آن عبور میکند، اگر تلفن را برداشت و توانست با صبر و حوصله پاسخگوی مشتری شاکی شما باشد، یعنی دقیقا به هدف زدهاید. فرض کنید نمایشگاهی در پیش دارید، آیا همه اعضای تیم در غرفه شما حضور خواهند داشت؟ در جابجا کردن وسایل کمک خواهد کرد؟ مرز بندی خیلی خوب است، اما به شرطی که روند تیم را کند نکند.
۷. مکمل بودن اعضای تیم
یک تیم کامل شامل ۵ حیوان(دور از جانتان) است:
Crocodile (تمساح):
مدیر پروژه یا همان CEO شخصیتی شبیه به کروکودیل دارد. ساعتها روی شکار خود تمرکز میکند و ناگهان شکار را صید میکند. مدیران پروژه و یا استراتژیستها با تمرکز بر هدف اصلی، پروژه را پیش میبرند و نسبت به بالا و پایینهایی که تیم طی میکند بیشترین ثبات را خواهند داشت.
Camel (شتر):
مهندسان و اعضای تیم تحقیقات و توسعه شخصیتی شبیه به شتر دارند. همه اهل برنامهریزی و حساب و کتاب هستند.
Cheetah (چیتا):
مدیران پروژه باید همانند یوزپلنگ سریع و چابک باشند، کارها را در کمترین زمان انجام دهند و چالشها را با کوتاهترین روش برطرف کنند.
Chameleon (آفتابپرست):
افراد تیم فروش و مارکتینگ باید بتوانند همانند آفتاب پرست تغییر رنگ دهند. این اصلا چیز بدی نیست، شما با این کار اعتماد مشتری خود را جلب میکنید. فرض کنید که برای خرید یک گوشی موبایل به بازار بروید، صدها فروشگاه دقیقا محصول مورد نیاز شما را ارائه میکنند، شاید حتی با قیمت و گارانتی یکسان. اما چیزی که باعث میشود شما از یک فروشگاه خرید کنید، وابستگی مستقیم به فروشنده دارد. شما تا به آن اعتماد نکنید چیزی نمیخرید.
Starfish (ستاره ماهی):
پشتیبانان محصول و خدمات و بخش مشتریان شبیه ستاره ماهی رفتار میکنند. اگر یه دست از آن قطع شود همچنان به زندگی و فعالیت خود ادامه می دهد و در هر شرایطی پاسخگو هستند.
مطمئن باشید با ارزشترین سرمایه شما منابع انسانی شماست. آنقدر با اهمیت که شخصا در ارزشگذاری با متد کارت امتیازی، تیم برای من ضریب ۵۰% دارد. هرچه موفقیت در ۱۰۰استارت آپ و تیم های پورتفو دیدم، همه ناشی از وجود یک تیم خوب بودهاست. اگر در کاری انگیزه و همدلی باشد، همه چیز قابل حل شدن خواهد بود. ساختن یک تیم منسجم کاری بسیار پیچیده و دشوار است. خیلی هم رویا پردازی و کمال گرایی نکنید، شاید همیشه همه چیز با هم در اختیار شما قرار نگیرد.
من شخصا همیشه فکر میکردم جایی مثل گوگل و اپل که آرزوی کار کردن همه است، همیشه هزاران نفر پشت در این شرکتها ایستادهاند تا با کله وارد آن شوند. یکبار که فرصت داشتم شخصی که حدود ۴ دهه در دره سیلیکون بوده را از نزدیک ببینم، از او صحت این فرضیه را پرسیدم، با قاطعیت گفت که چنین چیزی نیست و برترین شرکتهای جهان نیز مشکل نیروی انسانی دارند. پس دچار وسواس نشوید و به این فکر نکنید تا وقتی همه اعضای تیم مطابق الگو نباشند کار پیش نمیرود. همین که روی این الگو تمرکز کنید به احتمال زیاد به سمت آن پیش خواهید رفت.
نویسنده:
مطالب مفیدتون باعث میشه مسیر روشن بشه تشکر🌹