ایده (Idea)
ایدهها را هرگونه جمعبندی و نتیجهگیری یا تعمیم که بر پایه علم، آگاهی عمومی، مبانی فلسفی و پیش فرضهای عرفی باشد، تعبیر میکنند. ایده یا مثال یا صورت یا انگاره یا طرح، در حقیقت یک تصور ذهنی است. شاید بتوان ایده دادن را اولین گام برای حل یک مشکل یا برآورده کردن یک نیاز دانست. به عبارت دیگر ایده سادهترین راه حلی است که انسان در برابر یک مسئله یا نیاز به آن فکر میکند، هر چند میتوان یک ایده را بسط داد و پیچیده کرد.
علاوه بر این، در تعاریف ایدهها را به گونهای دسته بندی و تعبیر میکنند که این ویژگیها را در بر داشته باشند:
– خلاق باشند.
– نوآورانه باشند.
– مبتنی بر حل مسئله باشند.
ایدهپردازی باید خواه ناخواه همراه با نوعی مهارتها و توانمندیهایی باشد که از جمله آنها توانایی و مهارت بارش مغزی است.
در عصر اطلاعات، رسیدن به ثروت خیلی زیاد، تنها نیازمند اطلاعات و ایده است. به همین دلیل، برای افرادی که سالها به لحاظ مالی گمنام بودهاند، این امکان وجود دارد که یکسال بعد ثروتمندترین فرد جهان شوند. مهم نیست که فرد به کدام دانشگاه رفته باشد، چه جنسیتی دارد، چه نژادی دارد یا پیرو کدام مذهب است. وی فقط یک «ایده» لازم دارد. هر فردی میتواند ایدهای خلاقانه و مختص به خود داشته باشد.
معمولاً مفهوم فرصت و ایده، یکی تلقی میشوند. اما در واقع این دو مفهوم با یکدیگر متفاوت هستند. ایده، ارائه یک راه حل جدید برای انجام دادن کارها است. هر فردی ایدههای فراوانی دارد، فرد ممکن است در روز، صدها ایده به ذهنش برسد. هر زمان که فرد تصمیمی برای انجام کاری میگیرد، بر اساس ایده یا گمانی میباشد که قبل از تصمیم به ذهن وی رسیده است. اما فرصت در دنیای کسب و کار، پیدا کردن نیازی جدید است که بتوان آن را به کسب و کار یا یک ارزش اقتصادی تبدیل کرد.
مقاله مرتبط: ایده چیست و یک ایده خوب چگونه شکل میگیرد؟
برای تفکیک ایده و فرصت از یکدیگر و شناخت رابطه آنها با هم، میتوان گفت که هر ایدهای یک فرصت نیست، اما هر فرصتی حتماً یک ایده در دل دارد. فرصتها از جمع ایده و یک خلاء یا نیاز به وجود میآیند. بطور کلی فرصتها از دو راه خلق میشوند: یا ایدهای داریم و باید به دنبال خلاء و نیازی بگردیم که ایده ما، پاسخی به آن نیاز باشد یا خلاء و نیازی را میشناسیم و باید ایدهای برای رفع آن بیابیم. در دنیای پر رقابت امروز، گاهی فرصتهایی وجود دارند که باید از آنها بهره برداری نمود. شناسایی فرصت و ارزیابی آن یکی از مشکلترین کارها است. اکثر فرصتهای خوب و مناسب تجاری، خود به خود نمایان نمیشوند؛ بلکه فرد کارآفرین باید با هوشیاری و توجه به اطراف و موقعیتهای مختلف، فرصتهای بالقوهای که وجود دارند، را کشف کند.
در رابطه با اهمیت ایده، ووتن و الریخ مثال جالبی ارائه کردند. این محققان از سه طراح خواستند تا لوگوهای سه شرکت را طراحی نمایند. سپس این لوگوها را در منظر قضاوت تعدادی از افراد قرار دادند. نتایج بدست آمده نشان داد که سه لوگوی مختلف که هر سه مربوط به یک شرکت بودند، از لحاظ میزان مقبولیت در بین مشتریان تفاوت معنیداری با هم داشتند. این مطالعه نشان دهنده اهمیت ایده در دنیای امروزی (با ویژگی های خاص سازمانها، بازارها، و مشتریان) میباشد.
مقاله مرتبط: ۱۰ ویژگی یک ایده تجاری خوب
خلاقیت
از خلاقیت نیز تعاریف متعددی ارائه شده است. به عنوان نمونه در تعریفی از خلاقیت آمده است: «خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان». از آنجا که محدود شدن به تعاریف میتواند مشکلاتی را به همراه داشته باشد در ادامه به بحث تفصیلی پیرامون ماهیت خلاقیت و نوآوری پرداخته خواهد شد.
از دیدگاه روانشناسی، خلاقیت یکی از جنبههای اصلی تفکر یا اندیشیدن است. تفکر عبارت است از فرایند بازآرایی یا تغییر اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت. براساس این تعریف خلاقیت ارتباط مستقیمی با قوه تخیل یا توانایی تصویرسازی ذهنی دارد. این توانایی عبارت است از فرایند تشکیل تصویرهایی از پدیدههای ادراک شده در ذهن و خلاقیت عبارت است از فرایند یافتن راههای جدید برای انجام دادن بهتر کارها، توانایی ارائه راه حل جدید برای حل مسائل، ارائه فکرها و طرحهای نوین برای تولیدات و خدمات جدید و استمرار آن پس از غیبت آن پدیدهها.
از دیدگاه سازمانی خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقاء کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمان؛ مثلاً افزایش بهرهوری، افزایش تولیدات یا خدمات، کاهش هزینهها، تولیدات یا خدمات از روش بهتر، تولیدات یا خدمات جدید و غیره.
خلاقیت به طور عام به معنای توانایی ترکیب اندیشهها به شیوهای منحصر به فرد یا ایجاد ارتباطی غیرمعمول بین اندیشهها است. یک سازمان مشوق نوآوری، سازمانی است که دیدگاههای ناشناخته به مسائل یا راهحلهای منحصر برای حل مسائل را ارتقا میدهند. نوآوری فرایند کسب اندیشهای خلاق و تبدیل آن به محصول و خدمت و یا یک روش عملیاتی مفید است.
نوآوری
نوآوری یک سازه چند وجهی است که دربرگیرنده ایجاد، توسعه و بکارگیری یک ایده یا رفتار است که برای سازمان تازگی دارد. در طی پروسه نوآوری، ایدهها به یک محصول یا خدمت جدید، فناوری جدید، نگرش مدیریتی جدید یا ساختارهای سازمانی جدید تبدیل میشوند. نوآوری را میتوان پذیرش ایدهها، رفتارها، سیستمها، سیاستها، برنامهها، فرایندها و محصولاتی دانست که برای سازمان جدید هستند. به علاوه، میتوان آن را ایجاد خلاقانه یک ایده جدید و عملی کردن آن در قالب یک محصول ارزشمند تعریف نمود. در تعریفی جامعتر که مشتمل بر نظریات پژوهشگران مختلف است، مفهوم نوآوری را میتوان دربرگیرنده مفاهیمی همچون فرایند بهبود فناوری های موجود، تبدیل فرصتهای پیش رو به اقدامات عملی و هر نوع فناوری و فرایند جدید در نظر گرفت.
منظور از نوآوری، خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده است. به عبارت دیگر نوآوری یعنی اندیشه خلاق تحقق یافته؛ نوآوری همان ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است؛ نوآوری بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.
تفاوت خلاقیت و نوآوری
اگرچه واژه خلاقيت با نوآوری به طور مترادف استفاده ميشود اما غالب محققان معتقدند كه دو اصطلاح نوآوری و خلاقيت بايد به طور جدا مدنظر قرار گيرند، چرا كه داراي معانی و تعاريف جداگانهای هستند. خلاقيت اشاره به آوردن چيزی جديد به مرحله وجود دارد، در حالي كه نوآوری دلالت بر آوردن چيزي جديد به مرحله استفاده دارد. همچنين اندیشمندان ماهيت خلاقيت يا اختراع را از نوآوری به وسيله معادله زير تفكيك كردند:
در معادله نوآوری فوق، كلمه مفهوم اشاره بر ايدهاي است كه با توجه به چارچوب مرجعي آن فرد، دپارتمان، سازمان و يا يك دانش انباشته شده جديد است. كلمه اختراع اشاره به هر ايدهاي جديد است كه به حقيقت رسيده باشد، كلمه انتفاع بر به دست آوردن حداكثر استفاده از يك اختراع دلالت دارد.
در مورد نوآوری و تغيير نيز، تفاوتهايي وجود دارد. براي مثال تغيير ميتواند به بهبود رضايت شغلي يك فرد اطلاق شود، در حالي كه نوآوری نتيجه و تاثيری بيش از يك فرد را در بر میگيرد و تاثير آن، ورای دپارتمان ايجاد كننده آن است. در تحقيق ديگری در مورد تغيير تكنيك مشخص شد كه تغيير ايجاد هر چيزي است كه با گذشته تفاوت داشته باشد. اما نوآوری ايجاد ايدههايي است كه برای سازمان جديد است. از اين رو، تمام نوآوریها مي توانند منعكس كننده يك تغيير باشند، در حالی كه تمام تغييرها، نوآوری نيستند. تغيير نتيجهای از فرآيند خلاقيت و نوآوری است. نظرات بسياری در مورد ماهيت و تفاوتهای اساسی اين واژه ها ابراز شده، نويسندگانی نيز معتقدند كه خلاقيت به معنای توانایی تركيب ايدهها در يك روش منحصر به فرد يا ايجاد پيوستگی بين ايدههاست. خلاقيت عبارت است از به كارگيری تواناییهای ذهنی براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد. نوآوری فرايند اخذ ايده خلاق و تبديل آن به محصول، خدمات و روشهای جديد عمليات است.
نوآوری عبارت است از عملي و كاربردي ساختن افكار و انديشه های نو ناشی از خلاقيت، به عبارت ديگر، در خلاقيت اطلاعات به دست ميآيد و در نوآوری، آن اطلاعات به صورتهاي گوناگون عرضه مـــــيشود. تغيير ايجاد هر چيزي است كه با گذشته تفاوت داشته باشد، اما نوآوري اتخاذ ايدههايي است كه براي سازمان جديد است. بنابراين، تمام نوآوریها منعكس كننده يك تغييرند اما تمام تغییرها، نوآوری نيستند.
تغيير سازمانی به عنوان اتخاذ يك فكـر يا رفتار جديد به وسيله سازمان مشخص مي شود، اما نوآوری سازمان اتخاذ يك ايده يا رفتار است كه براي نوع وضعيت، سازمان، بازار و محيط كلي سازمان جديد است. اولين سازماني كه اين ايــده را معرفي ميكند به عنوان نوآور در نظر گرفته ميشود و سازماني كه كپي ميكند يك تغيير را اتخاذ كرده است. براساس اين تعريف، خلاقيت لازمه نوآوری است. تحقق نوجويي وابسته به خلاقيت است. اگرچه در عمل نميتوان اين دو را از هم متمايز ساخت ولي ميتوان تصور كرد كه خلاقيت، بستر رشد و پيدايی نوآوریهاست. خلاقيت پيدايي و توليد يك انديشه و فكر نو است در حالي كه نوآوری عملي ساختن آن انديشه و فكر است. از خلاقيت تا نوآوری غالباً راهی طولانی در پيش است و تا انديشـهاي نو به صورت محصولي يا خدمتي جديد درآيد زماني طولاني ميگذرد و تلاشها و كوششهای بسيار به عمل ميآيد. گاهي ايده و انديشهاي نو از ذهن فرد مي تراود و در سالهاي بعد آن انديشه نو به وسيله فرد ديگري به صورت نوآوری در محصول يا خدمت متجلی میگردد.
خلاقيت اشاره به قدرت ايجاد انديشههای نو دارد و نوآوری به معناي كاربردی ساختن آن افكار نو و تازه است. به طور خلاصه با درنظر گرفتن نظريات فوق میتوان چنين نتيجه گرفت كه خلاقيت اشاره به آوردن چيزي جديد به مرحله وجود داشته و يا به عبارتي به معناي دلالت بر «پيداكردن» چيزهاي جديد است هرچند كه ممكن است به مرحله استفاده در نيايد. نوآوری به عنوان هر ايده جديدي است كه در برگيرنده توسعه يك محصول، خدمات يا فرآيند ميگردد كه ممكن است نسبت به يك سازمان، يك صنعت، يا ملت و يا جهان جديد باشد. اين نوآوریها به تغيير و انطباق بهتر سازمان با ايــدههاي جديد منجر ميشود.
سخن آخر
بنابراین باید نوآوری، خلاقیت و ایدهپردازی به عنوان فرهنگ در ذهن و رفتار ما شکل بگیرد تا بتوانیم “متفاوت باشیم”. کار بدون این سه ضلع تنها تکرار مکررات است.