مقیاس پذیری مشخصهای از یک استارتاپ است که توانایی آن را برای عملکرد خوب تحت یک حجم کاری افزایش یافته، توصیف میکند. سیستمی که به خوبی مقیاس پذیر باشد، قادر خواهد بود سطح عملکرد یا کارایی خود را حفظ یا حتی افزایش دهد، حتی اگر نیازهای عملیاتی زیادی داشته باشد.
در بازارهای مالی، مقیاس پذیری به توانایی مؤسسات مالی برای رسیدگی به تقاضاهای افزایش یافته بازار اشاره دارد. در محیط شرکت، یک شرکت مقیاس پذیر شرکتی است که میتواند حاشیه سود را حفظ یا بهبود بخشد در حالی که حجم فروش افزایش مییابد. مقیاس پذیری، چه در یک زمینه مالی باشد و چه در چارچوب استراتژی تجاری، توانایی یک شرکت را برای رشد بدون مانع شدن توسط ساختار یا منابع موجود در هنگام مواجهه با افزایش تولید توصیف میکند.
این مفهوم ارتباط نزدیکی با اصطلاح صرفهجویی در مقیاس دارد، که در آن شرکتهای خاصی قادر به کاهش هزینههای تولید و افزایش سودآوری با بزرگتر شدن و تولید بیشتر هستند. برای شرایطی که افزایش تولید باعث افزایش هزینهها و کاهش سود میشود، به آن عدم صرفهجویی در مقیاس گفته میشود.
بسیاری از استارتاپها در مرحلهی مقیاس پذیری شکست میخورند؛ زیرا منابع خود را به اولویتهای نادرست اختصاص میدهند. آمادهکردن استارتاپ برای ورود به مرحلهی مقیاس پذیری کار سختی نیست؛ ولی به برنامهریزی دقیق و البته انعطافپذیری فراوان نیاز دارد. اگر در مقام کارآفرین یاد بگیرید بدون کاهش کیفیت محصولات، کسبوکار را با تغییرات سازگار کنید، در زمینهی زمان و میزان مقیاس پذیری کاراتر عمل خواهید کرد.