محمد عرفان انوری، ۲۴ ساله، دارای کارشناسی مکانیک و بنیانگذار بردباز است. بردباز یک برند تولید و طراحی بازیهای رومیزی است که فعالیت خود را از سال ۱۳۹۷ به صورت غیر رسمی و در سال ۱۳۹۸ به صورت رسمی با ثبت برند شروع کرده است. در ادامه، مصاحبهی ۱۰۰استارتاپ با بنیانگذار این تیم را خواهیم خواند که به مسائلی از جمله، جذب سرمایه، چالشهای استارتآپها و مارکتینگ پرداختیم.
شکلگیری بردباز به چه صورت بود؟
شکلگیری ایدهی ما از یک دورهمی در یک کافه بازی بود. در واقع ما یک تجربهی شیرین از بردگیم آن جا داشتیم ولی به دلیل قیمت بالای آن قادر به خرید نبودیم. این دغدغه باعث شکلگیری ایدهی ساخت بازیهای رومیزی ایرانی شد. هدف ما این است که همهی اقشار بتوانند بردگیمهای موردعلاقهی خود را تهیه کنند. ما نمونهی اولیه را تولید کردیم، ولی در فروش آن با شکست مواجه شدیم. بعد از آن با ارتقا کیفیت محصول اولیه موفق به جلب توجه بازار و استقبال خوب مردم از محصول شدیم.
دانشگاه تا چه اندازه در موفقیت شما تاثیر داشته است؟
رشته تحصیلی من در دورهی کارشناسی، مهندسی مکانیک بوده و در حال حاضر هم مشغول خواندن ارشد هستم. رشتهی MBA را به عنوان تحصیلات آکادمیک در کنار مکانیک خواندهام. تحصیلات دانشگاهی، بهجز رسیدن به ایده، تاثیر دیگری در کسبوکار فعلی من نداشته است. ولی دورهی MBA، در زمینهی مدیریتی کمک خیلی زیادی کرد.
مقاله مرتبط: 10 ویژگی یک ایده تجاری خوب
رقبای بردباز چه کسانی هستند؟ شما چه مزیت رقابتی برای خود در نظر گرفتید؟
در حال حاضر حدود ۶۰ برند فعال در حوزهی بردگیم داریم. زمانی که ما شروع کردیم، رقبا خیلی زیاد نبودند ولی در حال حاضر رقبای قدرتمندی داریم که تلاش میکنیم پابهپای آنها پیشرفت کنیم.
تمرکز اکثر رقبای ما یا روی کیفیت است یا قیمت. مزیت رقابتیای ما، قیمت مناسب در کنار کیفیت بالاست. شعارمان هم بر همین اساس انتخاب کردیم؛ بازی برای همه.
تیم بردباز چطور شکل گرفت؟
ترم ۴، من به همراه ۲ نفر از همکلاسیهای دانشگاه، ایدهی بردباز به ذهنمان رسید و کسبوکارمان را راهاندازی کردیم. در حال حاضر هستهی اصلی تیم ما ۵ نفر است ولی چون اکثر کارهای ما بهصورت برونسپاری است با شرکتهای مختلفی مانند جعبهسازی، تزریق پلاستیک و چاپخانه هم همکاری داریم.
معیار انتخاب شما برای همتیمیهای خود چه بود؟
تیم سازی اهمیت بالایی در شکلگیری یک کسبوکار دارد. یکی از عوامل اصلی موفقیت هر کسبوکار، تیم آن است. ما در این زمینه بسیار حساس عمل کردیم و افراد زیادی به تیم فعلی ما اضافه و از آن کم شدند. همیشه سعی داشتیم کسانی را کنار خود نگه داریم که برای شرکت و محتوایی که ما داریم تولید میکنیم، ارزش قائل باشند.
مقاله مرتبط: 7 ویژگی تیمهای موفق
مشتریان هدف بردباز چهکسانی هستند؟
جامعهی هدف ما بیشتر قشر بزرگسال، جوان و نوجوان بودند. برخلاف تفکر عام مردم که فکر میکنند بیشتر بازیها برای کودکان رنج سنی ۱۰ الی ۱۲ سال است، بازیهایی که ما تولید میکنیم معروف به بازیهای بزرگسالان است. بازیهایی که سطح پیچیدگی بالایی دارند. متاسفانه در ایران آنچنان که باید این مدل بازیها هنوز جا نیفتاده است؛ ولی ما در نظر داریم به عنوان یکی از اهداف بردباز این فرهنگ را بیشتر جا بیندازیم.
مدل درآمدی شما به چه صورت است؟ و در طی مسیر دچار تغییر شده است؟
مدل درآمدی ما به صورت فروش محصول است و تا الان هم هنوز تغییری نداشته است. البته به این فکر هستیم که بتوانیم با ارائه خدمات، برای مثال به سازمانها به صورت طراحی و تولید بازیهای سازمانی، مدل درآمدی جدیدی را به بردباز اضافه کنیم.
تجربهای برای استارتآپها
بهنظر شما ایدهی اولیه تا چه حد در کسبوکار اهمیت دارد؟
ایده، شکلدهندهی یک کسبوکار است. هرچهقدر ایده پختهتر، کاملتر و نابتر باشد؛ کسبوکار در روند رشد خود موفقتر میشود.
تعریف شما از فرهنگ سازمانی چیست؟
بهنظر من فرهنگ سازمانی به این معناست که کارکنان یک شرکت خود را صاحبان کسبوکار بدانند. صاحبان اصلی باید فضایی را برای کارمندان درست کنند تا آنها برای کاری که انجام میدهند ارزش زیادی قائل شوند. متاسفانه در بیشتر سازمانهای دولتی این را میبینیم که کارمندها تنها برای رفع تکلیف کار میکنند. ولی اگر این اتفاق بیفتد، آن سازمان یا کسبوکار میتواند بسیار موفق باشد.
مقاله مرتبط: فرهنگسازی استارتاپی و سازمانی
شما از چه روشی برای مارکتینگ خود استفاده میکنید؟
ما قبلا بیشتر در حوزهی B2B کار میکردیم و خریداران عمده فروش، محصولات ما را در سطح کشور توزیع میکردند. در حال حاضر با تبلیغاتی که مستقیما میخواهیم انجام دهیم، تمرکز ما روی مشتریان B2C است. میخواهیم بهجای داشتن یک واسطه، مشتریان نهایی را به خودمان جذب کنیم و سعی به تولید محتوای مناسب برای این هدف را داریم.
چالشهای که در مسیر کسبوکار خود با آنها مواجه شدید چه چیزهایی بودند؟
بیشترین چالش ما گشتن دنبال افرادی بود که بتوانند کسبوکارمان را به رشد اعلایی برسانند. بیعلاقگی افراد نسبت به شغلی که دارند، یکی از چالشهای ما بود. یکی از دلایل آن میتواند مرتبط نبودن رشتهی تحصیلی با شغل افراد باشد.
بهنظر شما مهمترین نکات در راهاندازی کسبوکار چهچیزهایی هستند؟
از نظر من اصلیترین نکته تیم است؛ میزان علاقهی افراد به کاری که انجام میدهند و میزان پیگیری آنها برای رسیدن به موفقیت، اصلیترین نکته در راهاندازی یک کسبوکار است. بعد از تیم، ایده هم اهمیت بسیار زیادی در رسیدن به موفقیت دارد.
مقاله مرتبط: تیمسازی، اصلی بسیار مهم در موفقیت استارتاپها
جذب سرمایه
هنگام شروع کار سرمایهای داشتید؟
ما با سرمایهی اولیهای که داشتیم شروع کردیم. کسبوکار ما محصول محور بود و نیاز به تولید داشت، به همین دلیل هریک از شرکا مقدار معینی سرمایه(به میزان ۱۰ میلیون تومان) همراه خود به بردباز آورد. یک شرکت تولیدی برای اینکه بتواند به تنوع کافی برسد و تعداد محصولات خود را افزایش دهد، نیاز به سرمایه دارد. با تنوع محصول، مشتریان خردهفروش (B2C) نسبت به زمانیکه فقط یک الی دو محصول داشته باشیم راحتتر از ما خرید میکنند.
چه زمانی احساس کردید نیاز به جذب سرمایه دارید؟
ما به جایی رسیده بودیم که مشتریان B2B خود را حتی با تنوع کم محصولاتمان، همراه خود داشتیم؛ ولی برای جذب مشتریان B2C، باید تنوع محصولات را خیلی بالاتر میبردیم. قصد داشتیم روی تولید محتوای بازیها، بازاریابی و جذب مشتری بیشتر کار کنیم. همهی این موارد نیاز به سرمایه داشت به همین علت به فکر جذب سرمایه از خارج از سازمان افتادیم.
مقاله مرتبط: مهارتهای لازم استارتاپها برای جذب سرمایه
از چه کانالی با ۱۰۰استارتاپ آشنا شدید؟
از طریق تبلیغاتی که ۱۰۰استارتاپ برای رویداد استانی خود در یزد انجام داد، ما تصمیم به شرکت در رویداد گرفتیم. طرح ما در داوری مورد قبول واقع شد و در نهایت موفق به جذب سرمایه شدیم.
تجربهی شما از مواجهه با سرمایهگذار چه بود؟
برای اولینبار بود که کسبوکارمان را به افراد دیگر ارائه میکردیم و تجربهی بسیار جالبی بود. ما در ارائه خود به سرمایهگذار سعی داشتیم نقاط اصلی که باعث موفقیت ما شد، قسمتهایی که جای رشد داشت و شکستهایی که داشتیم را بهطور کامل به سرمایهگذار توضیح دهیم و آنها را توجیه کنیم که این کسبوکار هنوز جای رشد و توسعه بسیاری دارد.
به نظر شما بهترین راه جذب سرمایه برای استارتاپها چیست؟
بستگی به مرحلهای دارد که کسبوکار شما در آن است. اگر برای شروع باشد، بهنظر من جذب سرمایه از خانواده و آشنایان بهتر است و ریسک کمتری دارد. وقتی کسبوکار کمی بزرگتر شد و به میانهی راه رسید، شاید سرمایهگذار فرشته گزینهی بهتری باشد. کسبوکاری که به فروش رسیده است، از مرحلهی MVP گذشته، ثبات مالی دارد و میخواهد به رشد و توسعهی بیشتر برسد، سرمایهگذار خطرپذیر برای او مناسب است.
۱۰۰استارتاپ را در یک کلمه توصیف کنید.
پرپتانسیل
نقطه قوتی که باعث موفقیت شما در جذب سرمایه از طرف ۱۰۰استارتاپ شد چه بود؟
به نظر من یکی از این نقاط، تیم باانگیزه و علاقهمند بردباز بود. مورد دیگر ایدهی ما بود که در آن زمان رقیب آنچنانی در بازار نداشت.
سرمایهی جذب شده را در چه زمینهای استفاده کردید؟
بخشی از آن را در زمینهی افزایش تنوع محصولاتمان استفاده کردیم تا با زیاد کردن تعداد آنها بتوانیم قشر بیشتری از افراد را به بردباز جذب کنیم. بخشی از آن را نیز با توجه به جذب مشتری B2C برای تولید محتوا استفاده کردیم. ما استودیویی ایجاد کردیم تا مردم را با بازیهای بردگیمی بیشتر آشنا کنیم.
وضعیت فعلی بردباز چهطور است؟ چشمانداز ۱۰ سالهی شما چیست؟
در حال حاضر هدف ما تولید محتوای بهتر، برای آشنایی اقشار مختلف با بازیهای رومیزی و بردباز است. برای ۱۰ ساله آینده، فکر میکنم بردباز یکی از برندهای اصلی در زمینهی تولید بازیهای رومیزی باشد؛ به طوری که اگر اسم بازیهای رومیزی را به کسی بگوییم، کلمهی بردباز به ذهنش برسد.
کلام آخر
امیدوارم بتوانیم ترس از شکست خوردن را کنار بگذاریم و سعی کنیم ایدههایی که در ذهنمان داریم را به واقعیت تبدیل کنیم.