شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر ابتدا از نهادهای ثروتمند سرمایه را جذب و سپس استارتآپها را شناسایی و بررسی میکنند. در مرحله بعد روی تعدادی از آنها سرمایهگذاری میکنند. علاوهبر سرمایهگذاری روی این استارتاپها نظارت و مدیریت هم دارند و بعد از آن خروج میکنند. از دیدگاه یک سرمایهگذار خطرپذیر خروج و دریافت نقدینگی در ازای سهام تحت مالکیت، آخرین و مهمترین مرحله از این فرآیند است که به طور متوسط 5 الی 7 سال پس از سرمایهگذاری رخ میدهد. مهمترین مرحله از این منظر که تعیینکننده میزان بازده سرمایهگذاری (Capital Gain) خواهد بود. در این یادداشت تعریف خروج، استراتژی خروج، انواع آن و شرایط آن در ایران را توضیح دادهایم.
خروج یعنی چه؟
خروج «Exit» به زمانی گفته میشود که یک بنیانگذار یا سرمایهگذار از استارتآپ خارج میشود و سود حاصل از تلاش یا سرمایهگذاری خود را نقد میکند. اگر کسب و کار موفق باشد، بنیانگذار و سرمایهگذار سود قابل توجهی بهدست میآورد و اگر موفق نباشد، باید با داشتن استراتژی خروج، ضرر و زیان را به حداقل برساند. برای بسیاری از بنیانگذاران، این چیزی است که از روز اول برای آن برنامهریزی کردهاند و حتی ممکن است به امید تک شاخ شدن استارتاپ را راهاندازی کنند. آنها این استارتاپ را با برنامهای ایجاد کردند که در مقطعی با فروش مالکیت شرکت یا به سرمایهگذاران یا به شرکت دیگری، پول نقد بهدست آورند.
استراتژی خروج
استراتژی خروج به برنامهای از پیش تعیینشده گفته میشود که هر یک از کارآفرینان، سرمایهگذاران، معاملهگران و صاحبان مشاغل با هدف تسویهحساب یا نقد کردن داراییهای مالی و… در زمان خروج اجرا میگردد که میتواند فراتر از توافقات انجامشده صورت بگیرد. این استراتژی ممکن است برای خروج از سرمایهگذاری غیرفعال و اتمام یک سرمایهگذاری بدون سود انجام گیرد؛ بنابراین در این صورت هدف از اجرای استراتژی خروج محدود کردن ضرر و زیان است. ممکن است این استراتژی زمانی اجرا شود که سرمایهگذار به سود هدفگذاری شده رسیده باشد. بهعنوانمثال، یک سرمایهگذار فرشته ممکن است در یک استارتاپ استراتژی خروج را در اولین مراحل کار اجرا نماید. از دیگر دلایل اجرای این استراتژی، میتوان به تغییرات چشمگیر بازار به دلیل اتفاقات فاجعهبار و دلایل قانونی اشاره کرد. همچنین ممکن است سرمایهگذار به دلیل بازنشستگی از کار دست بکشد و درآمد خود را نقد نماید.
انواع خروج
سرمایهگذار خطرپذیر میتواند از طریق یکی از ۳ راه زیر سرمایهگذاری خود را به پایان برساند:
۱. ادغام و تملیک (Mergers and acquisitions )
در این حالت کسبوکار توسط شرکتی معمولا بزرگتر خریداری شده یا با شرکتی دیگر ادغام میگردد. ممکن است استارتاپ با برند خود یا تحت برند خریدار و یا با برندی کاملا جدید که حاصل از ادغام دو شرکت است، به فعالیت خود ادامه دهد. هدف از این فرآیند افزایش کارایی، سهم از بازار و در نهایت سود اقتصادی شرکت خریدار با بهرهبرداری از برخی ویژگیهای شرکت هدف از قبیل قابلیتها، منابع، محصولات، منطقه جغرافیایی سرویسدهی، تکنولوژی و یا دارایی فکری، پتانسیل رشد سهام، جامعه مشتریان و عملیات سودده است. البته گاهی دو شرکت همصنعت و رقیب یکدیگر بوده و هدف از ادغام و تملیک صرفاً حذف رقابت موجود است. خرید آلونک توسط شیپور و خرید آیهوم توسط دیوار نمونههایی از این نوع خروج در اکوسیستم استارتاپی ایران است.
۲.عرضه اولیه سهام ( Initial Public Offering)
در صورتی که کسبوکار عملکرد مناسبی داشته باشد، پس از طی مراحل قانونی، سهام شرکت بهطور عمومی در بازارهای سهام عرضه میشود. بدین ترتیب سرمایهگذاران اولیه میتوانند دارایی خود را به سهامداران عمومی واگذار کرده و خارج شوند. هنوز هیچ استارتاپی در اکوسیستم استارتاپی ایران به این مرحله نرسیده است.
۳. تملک مدیریت (Management buyout)
بازخرید سهام بیشتر در مراحل بلوغ شرکتها رخ میدهد. در این نوع خروج، خود بنیانگذار و یا شرکت، سهام سرمایهگذار خطرپذیر را خریداری میکند. پیشنیاز امکان چنین خروجی وجود قرارداد سهام با اختیار فروش میان سرمایهگذار خطرپذیر و بنیانگذار است.
خروج از استارتاپ در ایران
در حال حاضر بازار مربوط به شرکتهای بالغ و بزرگ با برنامهای نظامیافته برای پایش گزینههای ادغام و تملیک و سپس انجام این فرآیند بصورت سالانه (Programmatic M&A)، در ایران شکل نگرفته است. دلیل آن هم تعداد بسیار کم شرکتهای تکنولوژی محورِ بزرگ و با منابع مالی کافی برای خرید استارتاپها، نداشتن دیدگاه استراتژیک این شرکتها و یا عدم وجود استارتاپهایی مناسب برای خرید است. حال آنکه اصلیترین استراتژی خروج از استارتاپ، ادغام و تملیک میباشد.
فارغ از احتمال بسیار کم بازدههایی بالا در استارتاپها، تعداد عرضههای اولیه عمومی حتی در کشورهایی با پیشرفتهترین تکنولوژیها رو به کاهش است. از سوی دیگر میانگین فاصله زمانی میان اولین تأمین مالی تا عرضه اولیه رو به افزایش است. برای مثال تعداد عرضههای اولیه و میانگین مدت زمان بین اولین تأمینمالی تا عرضه اولیه در سالهای اخیر در امریکا 19 استارتاپ و 10 سال بوده است، در حالیکه در سال 2013، 33 استارتاپ و با فاصله زمانی 6 سال موفق به عرضه اولیه سهام خود در بورس شدهاند. علاوه بر ندرتِ این نوع خروج، افزایش مدت زمان لازم تا عرضه اولیه، دشواری فرآیند بورسی شدن برای استارتاپ های ایرانیست! استارتاپهای ایرانی بایستی برای قدم در جاده بورسی شدن، کفشهای آهنین بپوشند.
در رابطه با خروج از طریق فروش سهام به دیگر سرمایهگذاران نیز یکی از چالشهای بزرگ، تعداد بسیار کم سرمایهگذاران خطرپذیر در مراحل پایانی و با منابع مالی قابل توجه است.بنابراین گزینههای رایج و جهانی خروج، در ایران غیررایجاند؛ یا قابل استفاده نیستند، یا در حال شکلگیریاند.
منابع:
https://www.investopedia.com/terms/e/exitstrategy.asp
خروج از استارتاپ (Exit) – گزینههای خروج برای سرمایه گذاران خطر پذیر و بنیان گذاران