آزاده زارعی متولد ۱۳۷۰، در مقطع کارشناسی رشتهی فیزیک و مقطع ارشد، رشتهی فلسفهی تعلیم و تربیت را خوانده است. او از اواخر اسفند ۱۳۹۸، کارهای راهاندازی خانواده توانمند را شروع کرد. در نهایت سال ۱۴۰۰، به طور کامل از فعالیتهای دیگر خود کنارهگیری کرد و تمام تمرکزش را روی رشد و ارتقا خانواده توانمند گذاشت.
آنچه در ادامه میخوانید مصاحبه با آزاده زارعی، بنیانگذار خانواده توانمند است. در این گفتوگو به مسیر راهاندازی استارتآپ در حوزهی نوآوری اجتماعی و چالش این حوزه پرداختیم.
چه اتفاقی باعث شد به فکر راهاندازی یک استارتآپ بیفتید؟
سال ۸۸ در جشنوارهی خوارزمی شرکت و طرح خودم را که طراحی یک ویلچر بود، آنجا ارائه کردم. علاقهی شخصی من در حوزهی انرژی بود و تمرکزی روی کودکان استثنایی نداشتم. بعد از دانشگاه مشغول به دبیری فیزیک شدم و سال ۹۶ سمت معاون آموزشی کودکان دبستانی را قبول کردم. تصمیم گرفتم زندگی عادی داشته باشم و بدو بدوهای دوران دانشجویی را کنار بگذارم. اواخر سال ۹۷، طرح جابر ابن حیان با موضوع کودکان استثنایی به مدارس ارائه شد. من سعی کردم مسائلی که دور و بر خودم میبینم را به بچهها توضیح دهم تا آنها بتوانند به ایده برسند.
یک روز در مسیرم با خانمی که روی ویلچر نشسته بود و مشغول خرید بود مواجه شدم که خریدهای خود را از دستهی ویلچر آویزان کرده بود. این موضوع را در قالب داستان برای بچهها تعریف کردم و در نهایت به طراحی یک سبد متصل به ویلچر رسیدیم. دانش آموز را به اداره معرفی کردم و دیگر این موضوع رها کردم. یکی از دوستان قدیمی من همیشه اصرار داشت تا ایدههای خودم را ثبت کنم و کسبوکاری با آن ایدهها راهاندازی کنم. اردیبهشت سال ۹۸ ایشان با من تماس گرفت و شخصی را معرفی کرد تا بیشتر در زمینهی استارتآپها اطلاعات کسب کنم. اینجا بود که ایدهی راهاندازی استارتآپ در ذهن من جرقه خورد.
چرا نوآوری اجتماعی و کمک به کودکان توانمند را انتخاب کردید؟
مرداد سال ۹۸ در رویدادی با موضوع کودکان با نیازهای ویژه و افراد معلول شرکت کردم. در آنجا ایدهی سبد متصل به ویلچر را مطرح کردم ولی بازخورد خوبی نگرفتم. با افرادی که در رویداد حضور داشتند صحبت کردم و بیشتر به این حوزه علاقهمند شدم. ایدهی خانواده توانمند در همانجا شکل گرفت. تصمیم گرفتم با کمک به این خانوادهها، فرزندانشان را توانمند کنم.
در مسیر راهاندازی خانواده توانمند با چه چالشهایی مواجه شدید؟
آذر ۹۸ در یک رویداد شرکت کردیم؛ با اینکه نفر اول شدیم ولی پولی به ما تعلق نگرفت. در نتیجه سعی کردم تحت هر شرایطی، کار را شروع کنم. ایدهام را با معلمان آموزشی و متخصصان حوزهی کاردرمانی مطرح کردم. متاسفانه همهجای ایران مراکز درمانی و توانبخشی برای کودکان استثنائی وجود ندارد و خیلی از آنها نمیتوانند خدمات موردنیازشان را دریافت کنند. من هم تصمیم گرفتم این خدمات را به صورت آنلاین ارائه دهم. میدانستم که این ایده، قابلیت عملی شدن را دارد؛ ولی هیچ یک از متخصصان این حوزه با من همکاری نکردند.
در نهایت آموزش خانواده محور را به وجود آوردم. اوایل استقبال خوبی از کارمان نشد، تا شیوع کرونا، که به ما کمک زیادی کرد. بلافاصله بعد از شروع کرونا، تعداد اعضای کانال تلگرامی خانواده توانمند از ۱۰۰ نفر به ۲۰۰۰ نفر رسید. متاسفانه ذهنیت آموزشی اکثر خانوادههایی که فرزندی با نیازهای ویژه دارند، خیلی پایین است؛ نهایتا به این فکر هستند که کودک بتواند خودش قاشق را دست بگیرد. هدف من این بود که آنها بتوانند مستقل شوند ولی آن زمان بازار کشش لازم را نداشت.
چطور با چالشهای حوزهی نوآوری اجتماعی کنار آمدید؟
بعد از تمام مسائلی که مقابلمان قرار گرفت، در نهایت تصمیم گرفتیم ایده را طوری جلو ببریم که به هیچکس وابسته نباشد. با بازبینی مسئله، مخاطبان را دستهبندی کردیم؛ تا نیاز آنها را بهتر شناسایی کنیم. بعد از دستهبندی مخاطب متوجه شدیم این خانوادهها نیازهای مهمتری دارند که اگر آنها را برطرف نکنیم، نمیتوانیم به اهداف آموزشمان برسیم. ما در خانواده توانمند سعی کردیم با مخاطب همراه شویم و به او راهکاری را تحمیل نکنیم. هدف ما توانمندسازی کودکان با نیازهای ویژه و خانواده آنها بود. برای تحقق هدفمان نیاز به همراهی مخاطب داشتیم که با اجبار و تبلیغات امکان پذیر نبود. ما مشکلات را از زوایای خودمان میدیدیم در حالی که خانوادهها از زاویه دیگری به موضوع نگاه میکردند.
نیاز به فهم مشترک با مخاطب داشتیم. به همین دلیل برای شناخت این کودکان و خانوادهایشان، وقت بسیاری گذاشتیم؛ تا آنها را بدون پیش داوری و قضاوت بشناسیم. با مخاطب در موقعیتهای مختلف زندگی همراه شدیم تا نگرش و عملکرد او را بسنجیم، محصول مناسب او را ارائه کنیم و هدف خودمان نیز تحقق یابد. کودکان با نیازهای ویژه و خانواده آنان مشکلات و نیازهای بسیاری دارند که ما نمیتوانستیم به همه آنها پاسخ دهیم. برای ارائه خدمات با کیفیت به همه کودکان با نیازهای ویژه، نابینایان، ناشنوایان، بچه های کمتوان ذهنی، اوتیسم و… سعی کردیم نیازهای مشترکشان را شناسایی کنیم. بعد از شناسایی نیازها، تیم خانواده توانمند روی آنها متمرکز شد و کار خود را شروع کرد.
خانواده توانمند چه کاری انجام میدهد؟ مزیت رقابتی شما چیست؟
ما یک پلتفرم هستیم که بعد از بررسی تمام روشها و متخصصان حوزههای مرتبط با کودکان استثنایی، آنها را وارد سایت خانواده توانمند میکنیم. سپس با توجه به شرایط و مشکلات این کودکان و خانوادههایشان، پیشنهادهای مناسب را به آنها ارائه میدهیم. مسئلهای که ما حل میکنیم هم نیاز حال مخاطبمان است و هم نیاز آیندهی کشور. ما مخاطب را مجبور به کاری نمیکنیم و برای اینکه بفهمند نیازشان چیست، حق انتخاب به آنها میدهیم.
چالش بزرگی ما در نوآوری اجتماعی، این است که مخاطب ما به درد عادت کرده است. در نتیجه با نمایش و تظاهر، نمیتوانید این مخاطب را به دریافت خدمات از خود، راضی کنید. باید شناخت خوبی از آنها داشته باشید و زمان لازم برای اعتماد کردن را به آنها بدهید. چون ما با مخاطب در تعامل هستیم، این اتفاق کم و بیش در خانواده توانمند افتاده است. ما محصولات را ما بدون واسطه از تولیدکننده به مشتریان ارائه میکنیم. با اینکه متضرر میشویم ولی مخاطب متوجه میشود ما کنار آنها هستیم و حس خوبی خواهد گرفت؛ چون آنقدر از این خانوادهها سواستفاده شده است که خیلی سخت به دیگران اعتماد میکنند.
این حوزه از نوآوری اجتماعی چه کمبودهایی دارد؟
مسئلهی اصلی، نبود نگرش درست به این کودکان است. ما این بچهها را آدمهای درجه ۲ در جامعه میبینیم که باعث میشود زمان لازم را برای آنها نگذاریم. تغییر این نگرش نیاز به زمان دارد تا مردم متوجه شوند باید دید درستی به این بچهها داشته باشند. با توجه به مشکلات آبوهوایی و غذایی فعلی، زادوولد این کودکان در سالهای آتی بیشتر خواهد شد.
در نتیجه باید مجموعهای باشد که با نیازسنجی درست این بچهها، خدمات مناسبی به آنها ارائه کند. از طرفی، فردی که نیازهای ویژه دارد، خانوادهی خود را نیز به شدت درگیر میکند؛ به طور مثال، پدر این کودکان در اکثر مواقع خود را زودتر بازنشسته میکنند که این به ضرر کشور و جامعه است. پس باید با سرمایهگذاری روی توانمندسازی بچهها، آنها را از سربار بودن خارج کنیم.
وضعیت فعلی خانواده توانمند به چه شکل است؟ چه چشماندازی برای آن در نظر گرفتید؟
کار ما خیلی در ایران شناخته شده نیست و هنوز آنطور که باید جا نیفتاده است؛ به همین دلیل سعی داریم خدمات حضوری را بیشتر کنیم. علاوه بر آن میخواهیم کارمان را توسعه دهیم و به خانوادههای بیشتری در نقاط مختلف کمک کنیم. قصد داریم تنوع خدمات را افزایش دهیم تا وقتی کسی سراغ خانواده توانمند میآید ناامید برنگردد.
چرا جذب سرمایه برای استارتآپها اهمیت دارد؟
وقتی سرمایهای نباشد، کار هم جلو نمیرود. اگر میتوانید تامین مالی را از جانب خودتان انجام دهید، خیلی خوب است؛ در غیر اینصورت باید از پتانسیل جذب سرمایه استفاده کنید تا بتوانید کار را پیش ببرید. وقتی سرمایهگذار وارد کار میشود، سرعت پیشرفت را بیشتر میکند؛ چون شما باید به یک نفر دیگر هم جواب پس دهید. وقتی خودتان تنها باشید ممکن است هنگام بروز مشکلات بیخیال شوید و به کندی مسائل را حل کنید. با جذب سرمایه میتوانید از پتانسیل افراد مختلف و تجربیات دیگران استفاده کنید. ما اگر جذب سرمایه نمیکردیم، شاید تمرکز کارمان کمتر میشد.
چه تجربهای از ۱۰۰استارتآپ دارید؟
۱۴ شهریور ۹۹ در سکوی پرتاب تابستانه ۱۰۰استارتآپ شرکت کردیم و موفق به دریافت سرمایه نشدیم. این موضوع به ما خیلی کمک کرد تا کارمان را از زاویه دیگری ببینیم. باعث شد وقتی در رویداد کارآفرینی زنان ۱۰۰استارتآپ شرکت کردیم آدم پختهتری باشم. در رویداد قبلی فقط به فکر جذب سرمایه بودیم و نمیدانستیم چطور باید با این سرمایه، کار را پیش ببریم؛ ولی در این رویداد همهچیز برایمان روشن بود و نحوهی مصرف آن را به طور دقیق مشخص کرده بودیم. در نهایت نیز طبق همان مسیر تعیین شده، سرمایه را استفاده کردیم.
چه پیشنهادی برای افرادی که تازه میخواهند وارد مسیر کارآفرینی شوند دارید؟
شما وقتی میخواهید کسبوکاری راهاندازی کنید، وارد فضای ناشناختهای میشوید که عدم قطعیت در آن زیاد است. به عنوان اولین قدم، باید با خودتان کنار بیایید. اگر با خود صریح باشید، میتوانید خواستهها و نیازهای موجود را شناسایی کنید و برنامهای مشخص برای زندگی خود داشته باشید. به طور خلاصه تابآوری، مهارت نقدشنیدن و نگاه به کار از زاویه دیگران، مهمترین مسائلی هستند که باعث موفقیت در کارآفرینی میشود.
برای افرادی که میخواهند وارد فضای نوآوری اجتماعی شوند، چه توصیهای دارید؟
ایدهی خود را با مشتری یا مخاطب خود به صورت تعاملی پیش ببرید تا بتوانید اثرگذار باشید. روی ایدهی خود به طور ۱۰۰درصدی پافشاری نکنید و تغییرات درست را بپذیرد. به این صورت میتوانیم هم به خودتان کمک کنید و هم به مخاطب یا مشتری خود.