به دلیل نبود اطلاعات کامل و جامع درباره مراکز حمایت از استارتاپها پایگاه تکراسا با حمایت و پشتیبانی مجموعه «۱۰۰ استارتاپ» به عنوان یاور تحقیقاتی، اقدام به تحقیق در این موضوع کرده است که نتایج این تحقیقات در قالب سری مقالههای تحقیقاتی «مراکز حمایت از استارتاپها» به زیستبوم کارآفرینی ایران عرضه میشود.
در قسمت اول از سری مقالههای تحقیقاتی «مراکز حمایت از استارتاپها» در مورد انواع مراکز (شتابدهندهها، مراکز رشد و استارتاپ استودیوها) و تفاوت بین آنها صحبت کردیم. در این مقاله قصد داریم به نحوه درآمدزایی شتابدهندهها و استراتژیهای درآمدی جدید آنها در سرتاسر جهان بپردازیم. در پایان، نظرات مدیران موفق شتابدهندههای برتر جهان را بیان خواهیم کرد.
امروزه شتابدهندهها -به عنوان یکی از مراکز حمایتکننده استارتاپها- نقش کلیدی در فضای استارتاپی دارند. آنها با تشکیل شبکهای از سرمایهگذاران، کارآفرینان، سازمانهای مختلف و افراد متخصص، محیطی مناسب را برای رشد استارتاپها فراهم میکنند. در نتیجه «اقتصاد نوین» را توسعه میدهند. برنامههای شتابدهندهها مدام در حال تغییر و پیشرفت است. مدل کسبوکار (Business Model) یا نحوه درآمدزایی همواره یکی از مهمترین دغدغههای شتابدهندهها بوده و هست. به خصوص برای شتابدهندههای مستقل که تحت حمایت دولتی یا سازمانی نیستند.
گزارش گاست (Gust)، اطلاعاتی درباره تعداد کل استارتاپها و شتابدهندههای دنیا و نیز مجموع سرمایهگذاری شتابدهندهها بر روی استارتاپها را در سال ۲۰۱۶ منتشر کرده است.
اهداف شتابدهندهها
طبق گزارش گالیدیتا (Galidata)، اهداف و چشمانداز شتابدهندهها به طور کلی به پنج دسته زیر تقسیم میشوند.
مدل کسبوکار شتابدهندهها
به طور کلی، روند انتخاب و رشد استارتاپها در مقاله «معرفی و تفاوت شتابدهندهها، مراکز رشد و استارتاپ استودیوها» بررسی شد. اجزای اصلی مدل کسبوکار شتابدهندهها به سه قسمت کلی تقسیم میشوند که در زیر به آنها اشاره میکنیم.
شتابدهندهها چه خدماتی را ارائه میدهند؟
- شبکه سرمایهگذاران، کارآفرینان، متخصصان فنی
- منتورینگ (Mentoring) و آموزش به استارتاپ
- فضای کاری، خدمات دفتری و …
- حمایت مالی استارتاپها
معیار انتخاب تیمها چیست؟
- معیار انتخاب تیمها
- حمایت از استارتاپها در مرحله خاصی از رشد
- تمرکز بر حوزه یا بخش خاصی از تکنولوژی
کسب درآمد از این برنامهها چگونه است؟
- کسب درآمد از استارتاپها
- کسب درآمد از طریق همکاری با شرکتها و فروش خدمات
شناخت نیازهای تیمها یکی از معیارهای مهم برنامه شتابدهندهها است. قطعاً نیازهای کارآفرینان سریالی و باتجربه با نیازهای کارآفرینانی که تجربه اول آنها است، تفاوت زیادی دارد. به طور کلی نیازهای کارآفرینان یا بنیانگذاران استارتاپها شامل موارد زیر هستند.
- توسعه فردی: مانند انگیزه بالا، برنامهریزی شخصی و مدیریت تعارض
- توسعه مهارتهای تخصصی: مهارتهای فنی یا کاری موردنیاز استارتاپ؛ مانند تجربه کافی در زمینه تحلیل بازارهای مالی یا توانایی بالای مذاکره
- حل مشکلات استارتاپ: مشکلاتی مانند امور حقوقی، نیروی انسانی، تأمین مالی و…
خدمات شتابدهندهها برای استارتاپها
شبکه ارتباطی (Network)
امکان برقراری ارتباط و شبکهسازی با سرمایهگذاران و افراد متخصص، یکی از مهمترین ارزشها برای استارتاپها به خصوص در مراحل اولیه است. داشتن شبکه قوی برای یک شتابدهنده میتواند یکی از ویژگیهای جذاب آن برای جذب تیمهای بااستعداد باشد. برقراری ارتباط با شبکه شتابدهنده معمولاً از طریق رویدادها و نیز در برخی از گردهماییهای هفتگی استارتاپها در درون شتابدهنده صورت میگیرد.
منتورینگ
شبکه قوی منجر به یافتن منتورهای قوی میگردد؛ پس این دو عامل تقریباً همسان هستند. در گذشته، هر تیم چندین منتور داشت که موجب سردرگمی تیمها میشد. امروزه این برنامه تغییر کرده است؛ در بسیاری از موارد هر منتور با یک استارتاپ کار میکند و تعاملاتی نیز با بقیه تیمها دارد. برای مثال، حدود ۸۰٪ از منتورهای شتابدهندههای گان (Global Accelerator Network-GAN) فقط با یک تیم استارتاپی کار میکنند. (منبع)
برنامه منتورشیپ (Mentorship) باید نسبتاً فشرده باشد تا با زمان محدود حضور تیمها در شتابدهنده سازگاری داشته باشد. همچنین این فشردگی نباید موجب دلزدگی تیمها از منتورینگ شود. انتخاب منتورها باید متناسب با نیازهای تیمها باشد. در این مورد مسئولین شتابدهنده باید نیازهای بالقوه تیمها را به خوبی شناسایی کنند تا بهترین منتورها را استخدام کنند.
در طول دوره، منتورها باید به تیمها بازخورد بدهند تا آنها بتوانند روند کاری خود را بهتر درک کنند. منتورها باید با اهداف شتابدهنده سازگار باشند و نباید توصیههایی در خلاف جهت اهداف شتابدهنده به تیمها بدهند.
اکثر منتورها بابت خدمات خود پولی دریافت نمیکنند. به طور مثال، در مجموعه شتابدهندههای گان تنها ۲٪ از منتورها پول دریافت میکنند که آن هم به دلیل هزینههای رفتوآمد آنهاست. (منبع)
شاید این پرسش پیش بیاید که چرا باید افراد مهم، باتجربه و موفق وقت خود را به استارتاپهایی اختصاص دهند که بیشتر آنها شکست خواهند خورد؟ منتورها در برنامههای شتابدهنده شرکت میکنند؛ زیرا از انجام این کار لذت میبرند. آنها علاقهمند به همکاری با افراد خلاق، جوان و خوشفکر هستند و میخواهند تا به آنها کمک کنند. علاوه بر این، بسیاری از منتورها برای گسترش شبکه ارتباطی خود در شتابدهندهها حضور پیدا میکنند. (منبع)
محل کار و سایر خدمات
تأمین محل کار استارتاپها، با اجاره دفتر یا میز کاری، اتاق جلسه و مکانهایی از این قبیل توسط شتابدهنده صورت میگیرد. البته شتابدهندههایی نیز وجود دارند که فضاهای ورزشی و سرگرمی متنوعی را برای تیمهای خود در نظر میگیرند. بعضی از شتابدهندهها که تحت حمایت دانشگاهها هستند، امکان استفاده از آزمایشگاههای پیشرفته و زیرساختهای تکنولوژیکی مانند سِرورهای سنگین، پرینترهای سهبعدی و … را برای تیمهای خود در نظر میگیرند. علاوه بر آنچه بیان شد، خدمات شتابدهندهها موارد دیگری مانند تأمین نیروی انسانی، حل مسائل حقوقی و مسائل حسابداری و مالی را نیز شامل میشوند. (منبع)
لازم به ذکر است، هزینهای از استارتاپها برای استفاده از بعضی از سرویسها و خدمات دریافت میگردد و یا سهام مشخصی از آنها دریافت میشود. همچنین این خدمات به دو صورت اجباری و اختیاری ارائه میگردند.
خدمات پولی بسیاری از شتابدهندهها در قیمتی پایینتر از قیمت بازار ارائه میشوند؛ مانند تأمین فضای کار استارتاپها با اجاره اندک.
تأمین مالی
دسترسی به سرمایهگذاران از طریق شبکه شتابدهنده به صورت حضور سرمایهگذار به عنوان منتور در شتابدهنده، برگزاری مسابقات و رقابتهای گوناگون با حضور گروههای مختلف سرمایهگذاری، معرفی به سرمایهگذاران از طریق برگزاری رویدادهای مختلف مانند دمو دی (Demo Day)، ارتباط مستقیم و همسانگزینی (Match Making) شتابدهنده بین استارتاپ و سرمایهگذار از جمله روشهای شتابدهندهها برای تسهیل جذب سرمایه توسط استارتاپهاست.
زمان سرمایهگذاری در استارتاپ و میزان آن اهمیت فراوانی دارد. لزوماً جذب سرمایه زیاد دلیلی بر موفقیت استارتاپ نخواهد بود؛ زیرا ممکن است استارتاپ در مرحلهای این سرمایه را جذب کرده باشد که نیاز چندانی به آن نداشته باشد.
نوع دیگر تأمین مالی استارتاپها، مستقیماً توسط شتابدهنده صورت میگیرد. مدل تأمین سرمایه بذری استارتاپها در ازای گرفتن سهام اندکی از آنها، متداولترین شیوه سرمایهگذاری شتابدهندههاست. همچنین برخی از شتابدهندهها در مراحل بعدی استارتاپ (مانند سری A، B و…) سرمایهگذاری میکنند. به طور مثال در سال ۲۰۱۸، ۲۷٪ از شتابدهندههای گان، استارتاپها را در مراحل بعد از مرحله بذری (Follow-on Funding) تأمین مالی کردهاند. (منبع)
معیار انتخاب تیمهای استارتاپی چیست؟
شتابدهندهها به طور متوسط تنها ۳/۸٪ درخواست تیمهای استارتاپی را میپذیرند. (منبع)
گرایش برنامههای امروزی شتابدهندهها، تمرکز بر مرحلهای خاص از سلسله مراحل رشد استارتاپ است.
ایده (Idea-stage): در این مرحله ایده استارتاپ مشخص و واضح بوده اما هنوز عملی نشده است. بنابراین تمرکز اعضای تیم بر روی بهبود و عملی کردن ایده و سعی در ساختن محصولی متناسب بازار هستند.
استارتاپ (Startup): پایههای شرکت شکل گرفتهاند.
مرحله ابتدایی (Early-stage): در این مرحله استارتاپ کشش ابتدایی تقاضا برای محصول خود را در حد کمی تجربه کرده است؛ نیاز به سرمایهگذاری مناسب دارد و هنوز به سودآوری نرسیده است.
مرحله رشد (Growth-stage): در این مرحله استارتاپ پایداری و سودآوری خود را نشان داده است.
درآمدزایی شتابدهندهها
با توجه به درصد بالای شکست استارتاپها، چگونه شتابدهندهها موفق به درآمدزایی و تأمین هزینههای خود میشوند؟
سه روش کلی درآمدزایی شتابدهنده از استارتاپ عبارتاند از:
بر پایه رشد (Growth-Driven)
درآمدزایی از طریق رشد سهام استارتاپ.
بر پایه شهریه (Fee-Driven)
درآمدزایی از طریق دریافت هزینههای ارائه خدمات به استارتاپها با گرفتن حق عضویت ماهانه.
مستقل (Independent)
این روش متکی بر استارتاپها نیست و بیشتر به دنبال کسب درآمد از طریق اسپانسرینگ، سرمایهگذاریهای عمومی و شرکتی، برگزاری رویدادها و … است.
مدل کسبوکار شتابدهنده با توجه به اهداف و شرایط آنها میتواند یکی از موارد بالا یا ترکیبی از آنها باشد. روش اول نیاز به سرمایهگذار و برنامه خروج (Exit) استارتاپها دارد. روش دوم نیاز به امکانات و فضای کافی و مقرون به صرفه دارد. برای مثال اگر استارتاپهای تحت نظر شتابدهنده نرخ رشد بسیار بالایی دارند، روش اول ایدهآل است و اگر تعداد شرکتکنندگان در برنامه شتابدهی (تعداد استارتاپها) به اندازه کافی است، روش دوم میتواند روش مناسبی برای کسب درآمد باشد.
روش سوم یعنی درآمدزایی از راههای مستقل از استارتاپها، به شیوههایی مانند سرمایهگذاری گروههای مختلف مالی، ارائه سرویسهای مختلف به سازمانها و توسعه اکوسیستم کارآفرینی و استارتاپی تحت حمایت دولت صورت میپذیرد.
شتابدهندههایی با سود و بدون سود مالی
٪۶۴/۵ از کل شتابدهندههای دنیا، سودآور مالی (for-profit) هستند که این مقدار نسبت به سال قبل ۱/۵٪ کاهش داشته است. همانطور که مشاهده میکنید، در خاورمیانه درصد بالاتری از شتابدهندهها، بدون سود مالی (Non-for-profit) هستند. (منبع)
شتابدهندههای سودآور توسط سرمایهگذاران خصوصی برای سود بلندمدت تأمین مالی میشوند. این سود بیشتر از گرفتن سهام استارتاپها و یا با ارائه خدمات به شرکتهای بزرگ، با عنوان شتابدهی به عنوان یک خدمت تأمین میشود.
شتابدهندههای بدون سود، بیشتر توسط سازمانی برای توسعه ساختار خود یا توسط دولت برای بهبود فضای کارآفرینی و اقتصاد شکل میگیرند. آنها توسط همین سازمانها تأمین مالی میشوند و معمولاً شرط گرفتن سهام از استارتاپها را ندارند.
در سال ۲۰۱۵ بیشتر شتابدهندهها (جز در ناحیه خاورمیانه و آفریقا) از مدل سنتی سرمایه به ازای سهام درآمدزایی میکردند؛ که اولین بار در سال ۲۰۰۵ توسط وایسی استفاده شد. در این مدل، شتابدهنده در ازای تأمین سرمایه بذری (میانگین ۲۵ هزار دلار) درصدی از سهام استارتاپها (معمولاً بین ۵ تا ۱۰ درصد) را در اختیار میگرفت. اما امروزه این مدل به نسبت گذشته کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. آمار اندک خروج استارتاپها از شتابدهندهها (۱۷۸ خروج در سال ۲۰۱۶) نشان از این دارد که دیگر شتابدهندهها از مدل خروج استارتاپها به عنوان مدل اصلی درآمدزایی خود استفاده نمیکنند.
٪۵۹ از کل شتابدهندههای دنیا از استارتاپها سهام میگیرند (گرچه طبق گزارش گالیدیتا این عدد ۵۵٪ بود) و ۳۲/۷٪ از آنها پیشبینی میکنند که در آینده از طریق خروج استارتاپها درآمدزایی میکنند. (منبع)
راههای جایگزین درآمدزایی
شتابدهندهها همواره به دنبال راههای متنوع درآمدزایی هستند. به طور کلی ۹۰/۴٪ از شتابدهندهها به دنبال استفاده از راههای مختلف درآمدزایی علاوه بر خروج استارتاپها هستند. راههایی مانند همکاری با سازمانها و شرکتها، کسب درآمد از منتورینگ، اجاره دادن فضای کاری و میزبانی رویداد از دیگر راههای درآمدزایی موجود است. (منبع)
درآمدزایی از طریق همکاری با شرکتها
امروزه همکاری شتابدهندهها با شرکتها یکی از منابع مهم درآمدزایی شتابدهندههاست. ۵۲/۱٪ از شتابدهندهها حداقل توسط یک شرکت تا حدی تأمین مالی میشوند. ۶۲/۲٪ از شتابدهندهها قصد دارند تا در آینده با فروش خدمات به شرکتها درآمدزایی کنند. (منبع)
سرمایهگذاری شتابدهندهها
شتابدهندههایی که سرمایهگذاری نقدی نمیکنند، معمولاً بر روی تهیه خدمات و منابعی مثل کارگاهها، منتورینگ، فضای کار اشتراکی و ارتباطات تمرکز میکنند.
استراتژیهای نوین شتابدهندهها
همکاری شتابدهندهها و شرکتها
به نقل از بابی فرانکلین (Bobby Franklin) مدیرعامل NVCA (شرکت سرمایهگذاری بر روی استارتاپها در آمریکا):
“شرکتها به طور قابل توجهی با مؤسسان استارتاپها و شبکه گسترده کارآفرینی ارتباط برقرار میکنند.”
البته مقصود از شرکت، بیشتر شرکتهای بزرگ است که بخشی از سرمایه خود را به نوآوری در ساختار شرکت از طریق شتابدهی به استارتاپهای تحت حمایت خود اختصاص داده است. مانند برنامه شتابدهی گوگل که در سرتاسر دنیا اجرا شده است. تعداد سرمایهگذاران خطرپذیر (VC) از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ سالانه به طور متوسط ۱۵/۵٪ رشد داشته است. این افزایش در فضای استارتاپی قاعدتاً در رشد میزان همکاری شتابدهندهها با سایر شرکتها و اشخاص هم تأثیر میگذارد. بنابراین با گذشت زمان، همکاری شتابدهندهها با شرکتها بیشتر میشود.
این روند رو به رشد به این دلیل است که شرکتها متوجه شدهاند که همکاری با شتابدهندهها، راه مناسبی برای ارتباط با استارتاپهاست. از سوی دیگر، شتابدهندهها نیز میدانند که از طریق همکاری با شرکتها میتوانند برای عملیات اجرایی خود جذب سرمایه کنند. شرکتها در همکاری با شتابدهندهها میتوانند برنامههای شتابدهی خود را برونسپاری کنند؛ زیرا منابع و مهارتهای محدودی در زمینه شتابدهی به استارتاپها دارند.
همکاری شرکتها با شتابدهندهها میتواند پنج فایده زیر را برای آنها به همراه داشته باشد:
- اجرای سریع و به صرفه برنامهها: همکاری با شتابدهندهها امکان برونسپاری برخی از برنامهها را به سازمان میدهد. برنامههایی که با توجه به تجربه شتابدهنده میتوانند در مدت کوتاهی به نحو احسن انجام شوند.
- گسترده شدن شبکه ارتباطی: با دسترسی به شبکه گسترده ارتباطی شتابدهنده، تعاملات شرکت با سایر اشخاص و شرکتهای دیگر بیشتر میشود که موجب شناخته شدن بیشتر برند شرکت نیز خواهد شد.
- به روز ماندن: با توجه به فضای در حال تغییر شتابدهندهها، همکاری با آنها موجب به روز ماندن اطلاعات از بازارهای جدید و ساختار رقیبهای بالقوه -که از بعضی از استارتاپهای مستقر در شتابدهندهها هستند- خواهد شد.
- ساخت شبکه همکاری نوآورانه: برخی از اعضای شرکتها میتوانند به عنوان منتور در شتابدهنده فعالیت کنند. با اختصاص بخشی از وقت اعضای اجرایی شرکت به نوآوری، میتوان محصول یا خدمت نوینی را در استارتاپی زیر نظر شرکت و در شتابدهنده تولید کرد.
- ساخت برندی نوآور: همکاری با شتابدهندهها و استارتاپها که نماد نوآوری در جامعه هستند؛ به شناختهتر شدن برند شرکت به عنوان برندی نوآور کمک خواهد کرد.
تکاستارز، استارتاپ بوتکمپ و نوما (NUMA) چند نمونه از شتابدهندههایی هستند که همکاری زیادی با شرکتهای مختلف دارند. لازم به ذکر است که تمرکز بیش از حد برخی شتابدهندهها بر درآمدزایی از طریق ارائه خدمات به شرکتها، منجر به غفلت آنها از برنامه اصلی خود برای استارتاپها میشوند. (منبع)
تمرکز بر حوزه کاری خاص
تمرکز بر یک یا تعداد محدودی حوزه کاری خاص که اعضای شتابدهنده و منتورها در آن تخصص و تجربه دارند؛ موجب بالا رفتن کیفیت برنامههای شتابدهنده شده و احتمال موفقیت استارتاپها را افزایش میدهد. البته این تمرکز موجب کاهش تعداد استارتاپهای شتابدهنده میشود. بنابراین برخی از شتابدهندهای دنیا چند حوزه تکنولوژی را مشخص کرده و برای هر کدام برنامه مخصوص به خود را دارند.
نوع دیگر این تمرکز، تمرکز بر روی جذب استارتاپها در مرحله خاصی از رشد است. این نوع تمرکز باعث میشود تا شتابدهندهها بتوانند ارزش بیشتری به دست آورده و خدمات بهتری به استارتاپها ارائه دهند.
به طور کلی مهمترین مزیتهای این روند عبارتاند از:
- تمرکز بر قابلیتهای اصلی: شتابدهندهها دریافتهاند که جذب و انتخاب استارتاپهای «همه کار بلد» کار مشکلی است و نرخ شکست آنها بالاست. لذا بر قابلیتهای اصلی خود که مزیت رقابتی آنها نیز تلقی میشود، تمرکز میکنند و به استارتاپهای خود در این زمینه، خدمات ویژهای ارائه میدهند.
- همکاری با شرکتهای متخصص: استفاده از همکاران شرکتی که در حوزه کاری شتابدهنده تخصص بالایی دارند.
- ساخت برند: تمرکز بر حوزه کاری خاص، موجب شناخته شدن و خاص شدن برند شتابدهنده در زمینه کاری خود و نیز در فضای استارتاپی خواهد شد.
شتابدهندهها در دنیا به سرعت در حال پیش رفتن به سمت تمرکز بر حوزه کاری خاص خود هستند. در سال ۲۰۱۶، ۵۷/۵٪ از شتابدهندهها برنامههای خود را بر حوزه یا صنعتی خاص (niche) متمرکز نمودهاند. این عدد در شتابدهندههای گان، ۵۳٪ در سال ۲۰۱۸ بوده است.
توسعه شتابدهندهها
بعد از بلوغ شتابدهنده و شناخته شدن آن، مرحله بعدی توسعه برنامهها و خدمات شتابدهنده است. این توسعه معمولاً به سه شکل صورت میپذیرد:
- ورود به حوزه کاری دیگر: برخی از شتابدهندههای موفق علاوه بر تمرکز بر حوزه خود، در حوزهای جدید که هنوز رقیبهای جدی ندارد (اقیانوس آبی) وارد شده و استارتاپهایی را جذب میکنند.
- ارائه خدمات شتابدهنده در شهرهای دیگر
- ارائه برنامهها و خدمات شتابدهنده در سطح بینالمللی
از نمونه شتابدهندههای آمریکا که برنامههای خود را به طور گستردهای در سطح جهانی توسعه دادهاند میتوان به: تکاستارز، مس چلنج (MassChallenge) و مایکروسافت اَکسِلِرِیتور (Microsoft Accelerator) اشاره نمود.
راههای توسعه بینالمللی شتابدهنده
- ادغام با شتابدهندههای دیگر در کشور جدید
- همکاری ویژه با برخی از شرکتها یا اشخاص داخل کشور هدف؛ مانند شبکه سرمایهگذاران خطرپذیر (VC)
دلایل توسعه بینالمللی شتابدهنده
- حمایت از استارتاپها در کشور دیگر و کسب درآمد از آنها
- بهبود روابط و گسترش تعاملات با شبکه استارتاپی جهان
- تقویت برند در مقیاس بینالمللی
- کمک به استارتاپهای شتابدهنده برای ارائه محصول خود در بازار جدید و بینالمللی
شکستن مرزها
همان طور که در مقالات قبلی توضیح داده شد، مراکز مختلفی برای حمایت از استارتاپها مانند شتابدهندهها، مراکز رشد و استارتاپ استودیوها وجود دارند. با این حال امروزه مرز بین این سه نوع مرکز، به خصوص شتابدهنده و مرکز رشد، کمرنگتر شده است. بسیاری از شتابدهندهها تحت نظر یا با همکاری مراکز دولتی و یا سازمانهای مختلف، اهداف دیگری مانند پرکردن خلأ استارتاپی جامعه یا توسعه اقتصاد نوین را در پیش گرفتهاند.
از ۵۷۹ شتابدهنده مورد بررسی گزارش گاست در سال ۲۰۱۶، ۳۵/۹% از آنها خود را ترکیبی از شتابدهنده، مرکز رشد و سایر مراکز حمایتی دیگر معرفی کردند. البته این روند و گرایش شتابدهندهها به استفاده از مدلهای هیبرید (Hybrid)، بیشتر ناشی از عدم موفقیت بسیاری از برنامههای شتابدهی پیشین است. (منبع)
بیشتر شتابدهندهها، مدل سنتی که اولین بار توسط شتابدهنده وایسی اجرا شد را کپی میکردند که مناسب شرایط آنها و جامعه آنها نبود. بنابراین به مرور زمان، شتابدهندهها به سوی شخصیسازی برنامههای خود رفته و از مدلهای متداول فاصله گرفتهاند.
طبق گزارش گان ترندهای (Trends) شتابدهندهها به صورت شکل زیر هستند.
همان طور که میبینید توسعه مدل مجازی یکی از ترندهای حمایت از استارتاپهاست. ترند دیگر که قبلاً هم به آن اشاره شد، تمرکز شتابدهنده بر روی حوزهای خاص است. شتابدهندهها دوست دارند تا برنامههای خود را شخصیسازی (Customization) کنند. به دلیل همین شخصیسازی است که شتابدهندهها به سمت تمرکز بر روی حوزهای خاص رفتهاند؛ زیرا دیگر کپی کردن مدلهای موفق جهان فایدهای ندارد.
در شکل زیر توزیع برنامههای حضوری، مجازی و ترکیبی از هر دو (هیبرید) در شتابدهندهها آمده است.
بازارهای پرطرفدار شتابدهندهها
با توجه به پیشرفت تکنولوژی و پیش رفتن به سمت موضوعات جدیدی مانند اینترنت اشیا (IoT)، شتابدهندهها نیز روی این موضوعات تمرکز کردهاند و عقیده دارند که آینده این بازارهای نوپا روشن است.
برنامه آینده شتابدهندهها از نگاه متخصصان
آنچه که افراد متخصص درباره برنامههای آتی شتابدهندهها میگویند:
ماروین لیائو (Marvin Liao) از ۵۰۰ استارتاپ (500Startup):
“مانند همه صنایعی که به بلوغ رسیدهاند، باور من این است که برنامه آینده شتابدهندهها بیشتر متمرکز بر حوزهای خاص خواهد بود. برنامههای آینده شامل چند نوع برنامه عمومی برای همه استارتاپها و برنامههای خاص و ویژه برای حوزه کاری شتابدهنده است. هر نوع برنامه دیگری خارج از این حالت کار به جایی نخواهد برد.”
بیل لیائو (Bill Liao) از SOSV:
“برنامههای مختلف شتابدهندههای موفق با هم ادغام میشوند و حوزهای خاص را هدف میگیرند. شتابدهندههای موفق، افراد مستعد و خطرپذیر را جذب میکنند. شتابدهندههایی با ساختارهای ابتدایی شکست خواهند خورد.”
اندی شنون (Andy Shannon) از استارتاپ بوتکمپ:
“شتابدهندهها به دنبال راههای بیشتر و متنوعتری برای ارائه خدمات و ارزش به استارتاپهای خود خواهند بود. این میتواند شامل راههایی مانند تکامل برنامه سه ماهه برای شتابدهی به استارتاپها، تمرکز بیشتر بر حمایت از قسمتهایی از استارتاپ مانند فروش و روابط عمومی (PR) که همبنیانگذاران با هم اختلاف نظر دارند و همکاری بیشتر با شرکتها و سازمانها برای ارتقای تعامل آنها با استارتاپها.”