چگونه ایدههای خود را ارائه کنیم تا ماندگار شود؟
دنیای امروز، دنیای ارائه ایدههای تازه است. نویسندگان، سخنرانان، برنامهسازان، دانشجویان و از همه مهمتر استارتاپها و کسبوکارهای نوپا نیازمندند ایدههای نو داشته باشند. البته همه ایدهها ماندگار و تحولآفرین نمیشوند بلکه عده کمی میتوانند ایدهای ارائه کنند که دیگران را به عمل وا دارد!
بعد از آنکه یک ایده خود باید مفید و مورد نیاز مخاطبانش باشد، اما نباید غافل شد که نحوه ارائه یک ایده نیز از اهمیت بالایی برای تاثیر بر مخاطب و ماندگاری ایده دارد. چه بسا بر اساس قانون طلسم دانایی ما بر ایده خود مسلط باشیم و بدانیم چه میگوییم اما مخاطبین ما همان برداشت را نداشته باشند.
براساس بررسی بیش از صدها ایده ماندگار، 6 اصل برای ماندگاری یک ایده بدست آمده که با کد اختصار SUCCESS که از قضا به معنی موفقیت است شناخته میشود.
- سادگی(simple): باید ایده خود را ساده مطرح کنید، نه فقط به معنای کوتاه گفتن، بلکه باید در اولین مرحله با اولویتبندی، مغز ایده را در یک جمله طلایی که در ذهن مخاطب خواهد ماند بیان کنید. سپس جزییات مهم را مطرح و مطالب غیرضروری را حذف کنید. طبق یک قانون طلایی باید عبارتی تک جملهای بیان کنیم که آنقدر عمیق و پرمفهوم باشد تا دیگران آن را تا ابد به خاطر بسپارند.
- غافلگیری(Unexpected): برای برقراری ارتباط باید همچون شعبدهبازها نخست خلاف انتظارات ظاهر شوید و پرنده را غیب کنید! یعنی با ایجاد سوال مخاطب را کنجکاو کنید. اما فراموش نکنید یک شعبدهباز هنگام برگرداندن پرنده و پر کردن خلا ذهنی که در مخاطب ایجاد کرده، مورد تشویق و توجه مخاطبان واقع میشود. فراموش نکنید که غافلگیری مدت طولانی دوام نمیآورد اما با روش ایجاد شکاف در دانش افراد و پر کردن آن میتوان حس کنجکاوی را در فرد حفظ کرد.
- ملموس بودن(Concrete): واژگان عینی بیشتر از واژگان انتزاعی در ذهنها میماند. ایدههای ماندگار تصویری واضح و ملموس را به مخاطب عرضه میکنند و ابهام کمتری دارند. این ملموس بودن راز ماندگاری ضربالمثلها در تاریخ است. ملموس صحبت کردن تنها راهی است که میتوان مطمئن شد که ایده ما برای همه مخاطبان معنی واحدی دارد و میتواند طیف وسیعی از مخاطبان را با خود همراه کند. همچنین ملموس بودن یک موضوع باعث میشود برای مدت طولانیتری در دهن مخاطبان باقی بماند.
- اعتبار (Credible) : شرکتی مانند اپل برای مشتریان خود معتبر محسوب میشود اما یک استارتاپ چطور؟ ایدهها دارای اعتبار درونی باشند. ایده خود را به شرط چاقو به مشتری دهید تا اطمینان حاصل شود! اعتبار درونی از طریق درس عبرت یعنی ارائه مثالهای ناموفقی که ایده ما جایگزین آن است، ارائه جزییات زیاد که ایده ما را دقیق نشان میدهد، آمارها و ارقامی که در تایید ایده ماست و یا آزمایشپذیری ایده ایجاد می شود.
- احساسی(Emotional): اگر احساسات نباشد کسی به ایدههای شما توجه نمیکند. علاقهمندی عاملی لازم برای انجام کنش در ماست. ایده خود را صرفا منطقی مطرح نکنید و با توسل به برانگیختن احساسی خاص و درگیر کردن منافع شخصی و جمعی مخاطب، نظرش را جلب کنید. ساختار ذهنی ما به گونهای است که مسائل احساسی مربوط به افراد را بهتر از مسائل انتزاعی حس میکنیم.
- داستان(Story): این داستانها هستند که در ذهنها باقی میماند. همه داستان سیب نیوتون و کشف جاذبه را به یاد داریم و فراموش نمیکنیم. ایدهها به واسطهی داستانشان جاودانه میشوند. داستان مناسب ایده خود را کشف کنید و ارائه کنید. شنیدن داستانها مانند شبیهساز پرواز عمل میکند که ما را برای پاسخ سریعتر و موثرتر آماده میسازد.
شما هم میتوانید با تطبیق دادن ایدههای خود با این 6 اصل، آن را به ایدهای ماندگار و موفق تبدیل کنید.