چرا برخی شرکت‌ها جهش میکنند و برخی دیگر خیر؟
«از خوب به عالی» همان‌گونه که از نامش برمی‌آید. مسیر رشد و بالندگی را ترسیم میکند. عرصه‌های بزرگ اقتصادی را ارائه می‌دهد. راز موفقیت موسسات برتر دنیا را بازگو میکند و ما را با عملکرد مدیران برتر آشنا می‌سازد. با متنی ساده و به دور از الفاظ تخصصی، مفاهیم مدیریتی را شرح می‌دهد.
از خوب به عالی چه فرقی با بقیه کتب دارد؟
وجه تمایز آن از سایر کتاب‌های مدیریتی، نگرش خلاق آن است بدین معنا که اصول و روش‌های مدیریتی را از قالب کلیشه‌های همیشگی خارج میکند و می‌گوید که همه‌ی ما در هر زمینه‌ای که فعال باشیم می‌توانیم بالا و بالاتر برویم. می‌توانیم افق دید خود را وسعت بخشیم و خود را از چمبره‌ی ماندن در وضعیت صرفا خوب برهانیم.
«از خوب به عالی» ظاهرا یک کتاب اقتصادی و به عبارتی مدیریتی است اما در نهایت، هدف آن ارتقا سطح تفکر بشر و رسیدن به رفیع‌ترین جایگاه‌ها است.
برای عالی بودن، از خوب بودن باید گذر کرد
جیم کالینز همراه تیمی 21 نفره در پژوهشی 6 ماهه به دنبال پاسخی برای علت رشد شرکت‌های موفق بود، آنها در اولین اقدام به دنبال شرکت‌هایی با جهش چشمگیر رفتند و همه‌ی شرکت‌ها را بررسی کردند. با بررسی فهرست فورچون 500 به 11 شرکت با جهش چشمگیر مالی در مدت 15سال مواجه شدند، در این فهرست شرکت فانی می « Fannie Mae» نسبت به کوکاکولا و ژنرال الکتریک در جایگاه بالاتری قرار گرفته بود. تفاوت این شرکت‌ها در چیست؟ در این کتاب به این سوال پرداخته خواهد شد و راز موفقیت شرکت‌ها برای شما آشکار خواهد شد.
کتاب از خوب به عالی مسیر عالی بودن را به جعبه سیاهی تشبیه کرده که رازهای زیادی درون آن نهفته است و هر یک از آنها را بررسی کرده است.
مرحله اول چرخه
1-افراد منضبط:
- رهبری سطح پنجم: برای جذب افراد منظم ابتدا باید مدیری با دو ویژگی را استخدام کنید: تواضع فردی و اراده‌ی حرفه ای این همان فرمول رهبری سطح پنجم است. سلسه مراتب قابليت‌هاي مديريت در پنج سطح تعریف شده است؛ مدير سطح پنج، حرفه اي ترين مدير در يك مجموعه بوده و يك شركت موفق به چنين رهبري نیازمند است.
- ابتدا افراد، بعد اهداف: به جای هدف گذاری اول باید افراد شایسته را وارد سازمان کرد، بعد هدف خود را تعیین كرد. مهم ترین دارایی شرکت‌ها افراد مناسب هستند و این افراد اهداف متعالی شرکت را شکل می‌دهند.
مرحله دوم چرخه
2-تفکر منضبط:
- رویارویی با حقایق ناخوشایند: باید به این موضوع ایمان داشت که با وجود مشکلات متعدد موفقیت دست یافتنی است؛ باید جهت رویارویی با تمام واقعیات ناخوشایند، آمادگی داشت.
مفهوم خارپشتی: افراد در كسب و كار خود دو دسته هستند؛ روباه يا جوجه تيغي؛ روباه ها پیچیده به دنیا نگاه میکنند و مسائل را از زوایای مختلف بررسی میکنند؛ اما با وجود حيله هاي فراوان هیچوقت حريف تيغ هاي خارپشت نمیشود.جوجه تیغی بر خلاف روباه، ساده و به دور از پیچیدگی به دنیا نگاه میکند و فقط بر روي دفاع از خود متمركز است. و همین تمرکز به آنها کمک میکند تا در مقابل خطرات احتمالی پیروز باشند. شركت هاي موفق شبيه جوجه تيغي‌ها هستند؛ موجوداتي ساده كه فقط «يك مطلب مهم» را ميدانند و بر مبناي آن حركت و تصميم گيري مي‌كنند.
شركت‌هاي ناموفق مثل روباه‌ها هستند؛ موجوداتي كه خيلي چيزها ميدانند اما انسجامي بين آنها وجود ندارد و هدف مشخصی را دنبال نمي‌كنند.
مفهوم جوجه تيغي درک درست این نکته است که در کدام زمینه می توانید بهترین عملکرد را داشته باشید؛ مفهومي ساده و شفاف که ناشي از درك عميق سه محور فكري است:
1-زمينه اي كه به شدت به آن علاقه داريد:
افراد در شركت‌هاي موفق به دنبال فعاليت هايي كه به آن علاقه دارند ميروند؛ اين همان چيزي است كه در افراد اشتياق ايجاد مي‌كند.
2- آنچه که عامل حركت موتور اقتصادي شماست:
شما بايد بدانيد كه چگونه در کسب و کار خود به موثرترين شكل ممكن، نقدينگي و سودآوري پايدار و نيرومند ايجاد كنيد.
3-انتخاب زمينه اي كه بهترين عملكرد رو داريد:
اين معيار هوشمندانه فراتر از تبحر است؛ اگر شما در كاري مهارت داريد به اين معني نيست كه ميتوانيد بهترين عملکرد را داشته باشيد.
مرحله سوم چرخه
3-عملکرد منضبط:
فرهنگ نظم: در فرهنگ مبتنی بر نظم به افراد آزادی عمل و مسئولیت داده می‌شود. در شرکت‌های برجسته افراد به علت مسئولیت پذیری، تعلق خاطر داشته و نیازی به کنترل و بازرسی ندارند
قدم اول: جذب افراد شايسته
وجود تشريفات خشك و دست و پاگير در سازمان‌ها براي جبران بي لياقتي و نبود نظم به وجود مي آيد؛ پس ابتدا افراد شايسته را جذب و افراد نامناسب را حذف كنيد.
قدم دوم: ايجاد فرهنگ نظم
فرهنگي پيرامون ايده آزادي و مسئوليت در چارچوبي مشخص، بسازيد.
قدم سوم : انتخاب افراد منظم
افرادي را در اين فرهنگ جاي دهيد كه داراي نظم هستند؛ افراد منظم داراي افكاري منظم هستند؛ يعني اين نظم در اعمال و عملكرد آنها ديده مي‌شود.
- شتاب دهنده های تکنولوژی:شرکت‌های عالی هرگز فناوری را ابزار اولیه ایجاد تحول نمی‌دانند؛ با این حال در استفاده از فن اوری‌های ممتاز حرف اول را می‌زنند.
