برای اغلب افرادی که در فکر راهاندازی استارتاپ خود هستند، مسئله جذب سرمایه یک موضوع حیاتی برای شروع فعالیت آنها است. تامین سرمایه در استارتاپها از طریق روشهای مختلفی انجام میشود. هر یک از این شیوهها میتوانند برای استارتاپها در جایگاههای مختلف، متفاوت باشند. مسئله مهم در این مرحله انتخاب بهترین روش ممکن است. در اینجا ما به 5 روش اساسی جذب سرمایه پرداختهایم.
دادن سهام
یکی از رایجترین گزینههایی که استارتاپها در جذب سرمایه با آن روبرو هستند، دادن سهام به سرمایهگذاران است. بسیاری از سرمایهگذاران چه در مرحله اولیه و چه در مراحل بعدی، تنها با شراکت در سهام استارتاپ اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
دادن سهام استارتاپ در برخی از مراحل اجباری و برخی اختیاری است. برای مثال در مراحل اولیه یکی از گزینههایی که استارتاپها برای تامین مالی با آن روبرو هستند، استفاده از آشنایان و دوستان است. در این مورد میتوان علاوه بر شراکت در سهام از قرض گرفتن پول نیز استفاده کرد. در واقع میتوان گفت بهتر است در مراحل اولیه، تا جای امکان از اضافه کردن شریک به استارتاپ خودداری کرد.
مراحل توسعه استارتاپ عموما از سرمایهگذاری سری SEED و یا سری A شروع میشود. این مراحل در واقع با رفتن به مراکز سرمایهگذاری همراه است. این مراکز که شامل VC، سرمایهگذاران فرشته و شتابدهندهها هستند، از طریق شراکت در سهام استارتاپ اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
دادن سهام به این سرمایهگذاران، گزینهای مناسب برای توسعه بازار استارتاپها به شمار میرود. شاید بتوان گفت دریافت سهام توسط این سرمایهگذاران به نوعی نشانی بر ارزشمند بودن کسبوکار را نیز میدهد. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت شراکت در سهام یک گزینه مناسب برای توسعه استارتاپ است.
وام گرفتن
ارائه وام به استارتاپها از جمله سرمایههایی است که دولتها هر ساله سرمایه هنگفتی را به آن تزریق میکند. با این حال تامین سرمایه از این طریق باید با احتیاط بالایی صورت گیرد. تامین مالی استارتاپها از طریق وام گرفتن مخالفان زیادی را دارد. علت این موضوع به صورت عمده به دلیل شکست استارتاپها در مراحل اولیه است. بسیاری از بنیانگذاران از همان ابتدای کار به دنبال گزینههای متعدد برای جذب سرمایه و گسترش ایده خود هستند.
این در حالی است که مراحل اجرای ایده، بایستی به صورت اصولی و مرحله به مرحله انجام شود. همانطور که در مطالب قبلی نیز به آن اشاره شد، برای 90 درصد استارتاپها امکان شکست در مراحل اولیه وجود دارد. همین موضوع باعث میشود که استارتاپ در صورت دریافت وام، متحمل ضرر در بازپرداخت آن شوند.
استارتاپ تا به اجرا نرساندن محصول و خدمت اولیه و کسب حداقل سود نباید از وام استفاده کنند. این موضوعی است که بسیاری از افراد با تجربه در اکوسیستم استارتاپی بر آن تاکید دارند. اصطلاحی که این افراد برای موضوع به کار میبرند MVP (کسب سود از اجرای حداقلی محصول) نام دارد. در بیان کلی میتوان گفت دریافت وام باید در مراحلی صورت گیرد که استارتاپ مراحل اولیه را گذرانده، و تبدیل به شرکت شده است.
این شرکت هماکنون میداند که برای توسعه کسبوکار خود نیازمند دریافت وام است. این وام میتواند از تغییر مکان شرکت، افزایش نیروهای انسانی، تبلیغات بیشتر، توسعه محصول و … مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله مرتبط: استارتاپها در هر مرحله چگونه تامین مالی میکنند؟
وام قابل تبدیل به سهام
وام قابل تبدیل به سهام در واقع شکلی از بدهی کوتاه مدت است. در این نوع از وام، سرمایهگذار به یک استارتاپ وام میدهد و بهجای دریافت اصل و سود وام، در شرکت سهام دریافت میکند. مزیت اصلی وام قابل تبدیل به سهام این است که استارتاپ و سرمایهگذاران را مجبور به تعیین ارزش شرکت نمیکند. این ارزشگذاری معمولاً در طول تامین مالی سری A تعیین میشود، زمانی که اطلاعات بیشتری برای ارزشگذاری شرکت وجود دارد.
در بسیاری از مواقع سرمایهگذاران علاقه بیشتری به دریافت وام قابل تبدیل به سهام از خود نشان میدهند. علت این موضوع سود بیشتر سهام، نسبت به بهره وام است. وامهای قابل تبدیل دارای شرایط خاصی برای بازپرداخت هستند که در اینجا به آن میپردازیم:
نرخ بهره (Interest Rate)
وام قابل تبدیل به سهام در واقع یک نوع وام است، بر همین اساس برای آن یک نرخ بهره تعیین میشود. تفاوت آنها در این است که استارتاپها به جای پول نقد، از سهام خود بهره پرداخت میکنند. نرخهای بهره معمولاً پایین و مطابق با نرخهای جاری هستند.
نرخ تخفیف تبدیل (Conversion Discount Rate)
این نرخ تنزیلی است که سرمایهگذار بر روی سهام در زمان سررسید یادداشت دریافت میکند. این امر ریسک سرمایهگذاران را در سرمایهگذاری مراحل اولیه جبران میکند. آنها میتوانند با سرمایهگذاری خود سهام بیشتری نسبت به سرمایهگذاران در مراحل بعدی خرید، خریداری کنند.
تاریخ سررسید (Maturity Date)
تاریخی است که سرمایهگذار میتواند، بازپرداخت کامل را از شرکت درخواست کند یا و یا برگه سهام را تمدید کند.
سقف ارزشگذاری (Valuation Cap)
سقف ارزشگذاری در زمانی که استارتاپ در مراحل رشد قرار میگیرد اهمیت خود را نشان میدهد. سرمایهگذاران از سرمایههای پایینتر سود میبرند زیرا درصد بیشتری از شرکت را به آنها میدهد. به عنوان مثال، اگر ارزش شرکت 10 میلیارد تومان باشد اما سقف ارزشگذاری آن یک میلیون تومان باشد، سرمایهگذار 100 میلیون تومانی به جای یک درصد سهم، 10 درصد از سهام شرکت را به همراه خواهد داشت.
به صورت کلی میتوان گفت وام قابل تبدیل به سهام به استارتاپها اجازه میدهد تا قبل از شروع بازپرداخت بدهی، بر روی رشد کسبوکار خود تمرکز کنند. این امر به ویژه برای شرکتهایی که نیاز به صرف زمان زیادی برای توسعه محصول خود دارند بسیار مهم است. وام قابل تبدیل به سهام راهی سریع و ساده برای جمعآوری پول در استارتاپها است.
کرادفاندینگ (Crowdfunding)
از جمله راههایی که میتوان برای جذب سرمایه استارتاپها استفاده کرد، کرادفاندینگ است. کرادفاندینگ یا تامین مالی جمعی در واقع جمعآوری سرمایههای اندک تعداد زیادی از افراد است. کرادفاندینگ فرصتی را برای کارآفرینان ایجاد کرده است تا از هر کسی که پولی برای سرمایهگذاری دارد جمعآوری کنند. سیستمهای تامین مالی جمعی برای سرمایهگذاری در استارتاپها دارای اشکال متنوعی هستند.
وامدهی همتا به همتا
در این مدل تامین مالی جمعی، تعداد زیادی از سرمایهگذاران به صورت وام به یک فرد یا کسبوکار کمک میکنند. این روش مشابه روش سنتی وام گرفتن از بانک است، با این تفاوت که استارتاپ به جای یک بانک، از بسیاری از وامدهندگان فردی وام دریافت میکند.
کمک جمعی مبتنی بر پاداش
در این مدل شخصی که پول اهدا میکند انتظار دریافت پاداشی را در عوض آن دارد. در واقع افراد به یک پروژه یا استارتاپ کمک مالی میکنند، با این انتظار که در مرحله بعد در ازای مشارکت خود پاداشی غیرمالی دریافت کنند. نمونههایی از جوایز شامل کالاها و خدمات مختلف مانند نمونه محصول و تیشرت است.
سرمایه گذاری جمعی سهام
این مدل تلاقی بین وامدهی همتا به همتا و سرمایهگذاری خطرپذیر است. این مدل تامین مالی جمعی سرمایهگذاری نیز نامیده میشود. در این روش استارتاپ با فروش سهام خود به سرمایهگذاران، برای کسبوکار خود سرمایه جمع آوری میکنند. با انجام این کار، سرمایهگذار به سهامدار تجارت تبدیل میشود.
با وجود این که کارآفرین تا حدی کنترل کسبوکار را از دست میدهد، این مدل از کرادفاندینگ روشی محبوب برای استارتاپها جهت جمعآوری سرمایه است.
تامین مالی جمعی با مشارکت در سود
با استفاده از این مدل، استارتاپها میتوانند در ازای تأمین مالی، سود یا درآمدهای آتی را با جمعیت تقسیم کنند. این روش از کرادفاندینگ همچنین به عنوان «تامین مالی جمعی مبتنی بر حق امتیاز» نیز شناخته میشود. در این روش وامدهندگان سهامدار نیستند. آنها فقط زمانی درآمد دریافت میکنند که کسبوکار شروع به تولید درآمد کند (نه لزوماً سود).
مزایای کرادفاندینگ (Crowdfunding)
بارزترین مزیت سرمایهگذاری جمعی برای یک شرکت یا فرد تازهکار، توانایی آن برای دسترسی به گروه بزرگتر و متنوعتری از سرمایهگذاران یا حامیان است. با فراگیر شدن رسانههای اجتماعی، پلتفرمهای تامین مالی جمعی راهی مناسب برای استارتاپها جهت افزایش مخاطبان و تامین بودجه به شمار میروند.
بوت استرپ
بوت استرپ وضعیتی را بیان میکند که در آن فرد، استارتاپی را با سرمایه اندک و با تکیه بر پولی غیر از سرمایهگذاری خارجی راهاندازی میکند. این روش را میتوان دقیقا متضاد با روش سرمایهگذاری یک شرکت با سرمایهگذاری از طریق سرمایه گذاران فرشته یا خطرپذیر عنوان کرد.
در بوت استرپ، بنیانگذاران استارتاپ برای رسیدن به موفقیت به پسانداز شخصی، سرمایه خالص و گردش سریع موجودی متکی هستند. در مقایسه سرمایهگذاری خطرپذیر، بوت استرپ میتواند از جهاتی مانند کنترل تمامی تصمیمها برای کارفرما سودمند باشد. اما از طرفی دیگر این شکل از تامین مالی ممکن است ریسک مالی غیرضروری را متوجه کارآفرین کند. علاوه بر این، بوت استرپ ممکن است سرمایهگذاری کافی را برای موفقیت شرکت با نرخ معقول فراهم نکند.
میتوان گفت بوت استرپ شاید برای شروع و توسعه استارتاپ در مراحل ابتدایی گزینهای بسیار مناسب باشد. اما با گذشت زمان باید جذب سرمایه از طریق سرمایهگذاران خارجی صورت پذیرد.
نتیجهگیری
بهترین روش جذب سرمایه برای استارتاپها میتواند متفاوت باشد. در بسیاری از مواقع افراد مجبور به امتحان کردن روشهای مختلف برای دریافت بهترین بازخورد هستند. در مسیر جذب سرمایه همواره این نکته را به یاد داشته باشید که ممکن است بارها شکست بخورید. مهمترین نکته ادامه دادن و انتخاب گزینههای بعدی است. همواره در مسیر جذب سرمایه به موقعیت و انتظارات استارتاپ خود توجه کنید. به هیچ وجه قبل از رسیدن به مرحله مورد انتظارتان دست به اقدام عجولانهای مانند دریافت وام نزنید.
در روشهای جذب سرمایه ممکن است شما مجبور به واگذار کردن برخی از امتیازهای شخصی باشید. این نکته را همواره در نظر داشته باشید که برای رسیدن به موفقیت استارتاپ در برخی مواقع باید امتیاز مورد انتظار خود را کاهش دهید.