متر و معیار مشخصی در دست نیست تا بتوان اظهار نظر قطعی در رابطه با اینکه آیا اکوسیستم استارتآپی کشور افول کرده یا خیر، ارائه کرد. اگر مجموعههایی که فضای کارآفرینی را پایش میکنند، اطلاعاتی را به اشتراک بگذارند شاهد تحلیلهای بهتری در رابطه با سازوکارهای این اکوسیستم خواهیم بود. در ادامه این یادداشت به بیان مشاهدات و برداشتهای خود در رابطه با اکوسیستم استارتآپی کشور پرداختهام.
هنگام صحبت در رابطه با فضای استارتآپی کشور باید از دید بالاتری به مساله نگاه کنیم. در واقع نباید به دلیل افول تعدادی از نهادها کل این فضا را افول کرده بدانیم؛ همچنین باید این مساله را درک کرد که در فرایند گسترش یک اکوسیستم ممکن است سرعت پیشرفت آن در بازههای متفاوت زمانی بالا و پایین شود بنابراین زمانی که سرعت رشد آن کاهش پیدا میکند نباید نتیجه گرفت که آن اکوسیستم افول کرده است.
در طی دو سال گذشته شاهد افول شکلگیری استارتآپها و همچنین رشد سرمایهگذاریهای خرد خطرپذیر در کشور بودهایم و قبل از اینکه به تحلیل چرایی این عوامل بپردازم فکر میکنم لازم است تا یکبار عوامل و نیازمندیهای رشد یک اکوسیستم را مورد بررسی قرار دهم.
فضای استارتآپی ایران نیز مانند کشورهایی که در این حوزه پیشروتر از ما هستند، دچار جو و هیجانی شد که خیل عظیمی از افراد به سمت آن هجوم آوردند. این هجوم، به علت نرخ بالای بیکاری، کمی بیشتر از حد معمول نیز بود. طبیعی است که پس از مدتی افراد ذیل از این فضا کم کم محو شوند…
زمانی میتوان در مورد افول یا رشد اکوسیستم استارتآپی نظر داد که بتوان عوامل مؤثر بر رشد یا افول آن را به درستی شناسایی کرده و آنها را بر بستر شرایط کلان اقتصادی تحلیل کرد. در این نوشتار سعی بر این دارم تا کمی با این منطق، حال و روز اکوسیستم استارتآپی را بررسی کنم. این اکوسیستم از بازیگرانی به وجود آمده که کارایی هر کدام نقشی در موفقیت این ساختار نوظهور دارند. سه بازیگر اصلی را به صورت خاص بررسی میکنم: ۱- کارآفرینان ۲- سرمایهگذاران ۳- شرکتهای بزرگ و صنایع